English    Türkçe    فارسی   

3
4718-4742

  • چرخ بر خوانده قیامت‌نامه را ** تا مجره بر دریده جامه را
  • با دو عالم عشق را بیگانگی ** اندرو هفتاد و دو دیوانگی
  • سخت پنهانست و پیدا حیرتش ** جان سلطانان جان در حسرتش 4720
  • غیر هفتاد و دو ملت کیش او ** تخت شاهان تخته‌بندی پیش او
  • مطرب عشق این زند وقت سماع ** بندگی بند و خداوندی صداع
  • پس چه باشد عشق دریای عدم ** در شکسته عقل را آنجا قدم
  • بندگی و سلطنت معلوم شد ** زین دو پرده عاشقی مکتوم شد
  • کاشکی هستی زبانی داشتی ** تا ز هستان پرده‌ها برداشتی 4725
  • هر چه گویی ای دم هستی از آن ** پرده‌ی دیگر برو بستی بدان
  • آفت ادراک آن قالست و حال ** خون بخون شستن محالست و محال
  • من چو با سوداییانش محرمم ** روز و شب اندر قفص در می‌دمم
  • سخت مست و بی‌خود و آشفته‌ای ** دوش ای جان بر چه پهلو خفته‌ای
  • هان و هان هش دار بر ناری دمی ** اولا بر جه طلب کن محرمی 4730
  • عاشق و مستی و بگشاده زبان ** الله الله اشتری بر ناودان
  • چون ز راز و ناز او گوید زبان ** یا جمیل الستر خواند آسمان
  • ستر چه در پشم و پنبه آذرست ** تا همی‌پوشیش او پیداترست
  • چون بکوشم تا سرش پنهان کنم ** سر بر آرد چون علم کاینک منم
  • رغم انفم گیردم او هر دو گوش ** کای مدمغ چونش می‌پوشی بپوش 4735
  • گویمش رو گرچه بر جوشیده‌ای ** همچو جان پیدایی و پوشیده‌ای
  • گوید او محبوس خنبست این تنم ** چون می اندر بزم خنبک می‌زنم
  • گویمش زان پیش که گردی گرو ** تا نیاید آفت مستی برو
  • گوید از جام لطیف‌آشام من ** یار روزم تا نماز شام من
  • چون بیاید شام و دزدد جام من ** گویمش وا ده که نامد شام من 4740
  • زان عرب بنهاد نام می مدام ** زانک سیری نیست می‌خور را مدام
  • عشق جوشد باده‌ی تحقیق را ** او بود ساقی نهان صدیق را