English    Türkçe    فارسی   

3
59-83

  • خون خوری در چارمیخ تنگنا ** در میان حبس و انجاس و عنا
  • او بحکم حال خود منکر بدی ** زین رسالت معرض و کافر شدی 60
  • کین محالست و فریبست و غرور ** زانک تصویری ندارد وهم کور
  • جنس چیزی چون ندید ادراک او ** نشنود ادراک منکرناک او
  • همچنانک خلق عام اندر جهان ** زان جهان ابدال می‌گویندشان
  • کین جهان چاهیست بس تاریک و تنگ ** هست بیرون عالمی بی بو و رنگ
  • هیچ در گوش کسی زیشان نرفت ** کین طمع آمد حجاب ژرف و زفت 65
  • گوش را بندد طمع از استماع ** چشم را بندد غرض از اطلاع
  • همچنانک آن جنین را طمع خون ** کان غذای اوست در اوطان دون
  • از حدیث این جهان محجوب کرد ** غیر خون او می‌نداند چاشت خورد
  • قصه‌ی خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح
  • آن شنیدی تو که در هندوستان ** دید دانایی گروهی دوستان
  • گرسنه مانده شده بی‌برگ و عور ** می‌رسیدند از سفر از راه دور 70
  • مهر داناییش جوشید و بگفت ** خوش سلامیشان و چون گلبن شکفت
  • گفت دانم کز تجوع وز خلا ** جمع آمد رنجتان زین کربلا
  • لیک الله الله ای قوم جلیل ** تا نباشد خوردتان فرزند پیل
  • پیل هست این سو که اکنون می‌روید ** پیل‌زاده مشکرید و بشنوید
  • پیل‌بچگانند اندر راهتان ** صید ایشان هست بس دلخواهتان 75
  • بس ضعیف‌اند و لطیف و بس سمین ** لیک مادر هست طالب در کمین
  • از پی فرزند صد فرسنگ راه ** او بگردد در حنین و آه آه
  • آتش و دود آید از خرطوم او ** الحذر زان کودک مرحوم او
  • اولیا اطفال حق‌اند ای پسر ** غایبی و حاضری بس با خبر
  • غایبی مندیش از نقصانشان ** کو کشد کین از برای جانشان 80
  • گفت اطفال من‌اند این اولیا ** در غریبی فرد از کار و کیا
  • از برای امتحان خوار و یتیم ** لیک اندر سر منم یار و ندیم
  • پشت‌دار جمله عصمتهای من ** گوییا هستند خود اجزای من