English    Türkçe    فارسی   

3
765-789

  • او چو ذوق راستی دید از کرام ** بی تکبر راستی را شد غلام 765
  • دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود
  • و آن شغال رنگ‌رنگ آمد نهفت ** بر بناگوش ملامت‌گر بکفت
  • بنگر آخر در من و در رنگ من ** یک صنم چون من ندارد خود شمن
  • چون گلستان گشته‌ام صد رنگ و خوش ** مر مرا سجده کن از من سر مکش
  • کر و فر و آب و تاب و رنگ بین ** فخر دنیا خوان مرا و رکن دین
  • مظهر لطف خدایی گشته‌ام ** لوح شرح کبریایی گشته‌ام 770
  • ای شغالان هین مخوانیدم شغال ** کی شغالی را بود چندین جمال
  • آن شغالان آمدند آنجا بجمع ** همچو پروانه به گرداگرد شمع
  • پس چه خوانیمت بگو ای جوهری ** گفت طاوس نر چون مشتری
  • پس بگفتندش که طاوسان جان ** جلوه‌ها دارند اندر گلستان
  • تو چنان جلوه کنی گفتا که نی ** بادیه نارفته چون کوبم منی 775
  • بانگ طاووسان کنی گفتا که لا ** پس نه‌ای طاووس خواجه بوالعلا
  • خلعت طاووس آید ز آسمان ** کی رسی از رنگ و دعویها بدان
  • تشبیه فرعون و دعوی الوهیت او بدان شغال کی دعوی طاوسی می‌کرد
  • همچو فرعونی مرصع کرده ریش ** برتر از عیسی پریده از خریش
  • او هم از نسل شغال ماده زاد ** در خم مالی و جاهی در فتاد
  • هر که دید آن جاه و مالش سجده کرد ** سجده‌ی افسوسیان را او بخورد 780
  • گشت مستک آن گدای ژنده‌دلق ** از سجود و از تحیرهای خلق
  • مال مار آمد که در وی زهرهاست ** و آن قبول و سجده‌ی خلق اژدهاست
  • های ای فرعون ناموسی مکن ** تو شغالی هیچ طاووسی مکن
  • سوی طاووسان اگر پیدا شوی ** عاجزی از جلوه و رسوا شوی
  • موسی و هارون چو طاووسان بدند ** پر جلوه بر سر و رویت زدند 785
  • زشتیت پیدا شد و رسواییت ** سرنگون افتادی از بالاییت
  • چون محک دیدی سیه گشتی چو قلب ** نقش شیری رفت و پیدا گشت کلب
  • ای سگ‌گرگین زشت از حرص و جوش ** پوستین شیر را بر خود مپوش
  • غره‌ی شیرت بخواهد امتحان ** نقش شیر و آنگه اخلاق سگان
  • تفسیر ولتعرفنهم فی لحن القول