English    Türkçe    فارسی   

3
856-880

  • چون شنیدند مژده اسرائیلیان ** تشنگان بودند و بس مشتاق آن
  • حیله را خوردند و آن سو تاختند ** خویشتن را بهر جلوه ساختند
  • حکایت
  • همچنان کاینجا مغول حیله‌دان ** گفت می‌جویم کسی از مصریان
  • مصریان را جمع آرید این طرف ** تا در آید آنک می‌باید بکف
  • هر که می‌آمد بگفتا نیست این ** هین در آ خواجه در آن گوشه نشین 860
  • تا بدین شیوه همه جمع آمدند ** گردن ایشان بدین حیلت زدند
  • شومی آنک سوی بانگ نماز ** داعی الله را نبردندی نیاز
  • دعوت مکارشان اندر کشید ** الحذر از مکر شیطان ای رشید
  • بانگ درویشان و محتاجان بنوش ** تا نگیرد بانگ محتالیت گوش
  • گر گدایان طامع‌اند و زشت‌خو ** در شکم‌خواران تو صاحب‌دل بجو 865
  • در تگ دریا گهر با سنگهاست ** فخرها اندر میان ننگهاست
  • پس بجوشیدند اسرائیلیان ** از پگه تا جانب میدان دوان
  • چون بحیلتشان به میدان برد او ** روی خود ننمودشان بس تازه‌رو
  • کرد دلداری و بخششها بداد ** هم عطا هم وعده‌ها کرد آن قباد
  • بعد از آن گفت از برای جانتان ** جمله در میدان بخسپید امشبان 870
  • پاسخش دادند که خدمت کنیم ** گر تو خواهی یک مه اینجا ساکنیم
  • بازگشتن فرعون از میدان به شهر شاد بتفریق بنی اسرائیل از زنانشان در شب حمل
  • شه شبانگه باز آمد شادمان ** کامشبان حملست و دورند از زنان
  • خازنش عمران هم اندر خدمتش ** هم به شهر آمد قرین صحبتش
  • گفت ای عمران برین در خسپ تو ** هین مرو سوی زن و صحبت مجو
  • گفت خسپم هم برین درگاه تو ** هیچ نندیشم بجز دلخواه تو 875
  • بود عمران هم ز اسرائیلیان ** لیک مر فرعون را دل بود و جان
  • کی گمان بردی که او عصیان کند ** آنک خوف جان فرعون آن کند
  • جمع آمدن عمران به مادر موسی و حامله شدن مادر موسی علیه‌السلام
  • شب برفت و او بر آن درگاه خفت ** نیم‌شب آمد پی دیدنش جفت
  • زن برو افتاد و بوسید آن لبش ** بر جهانیدش ز خواب اندر شبش
  • گشت بیدار او و زن را دید خوش ** بوسه باران کرده از لب بر لبش 880