English    Türkçe    فارسی   

4
2696-2720

  • تا رهی از فکر و وسواس و حیل ** بی عقال این عقل در رقص‌الجمل
  • انبیا چون جنس روحند و ملک ** مر ملک را جذب کردند از فلک
  • باد جنس آتش است و یار او ** که بود آهنگ هر دو بر علو
  • چون ببندی تو سر کوزه‌ی تهی ** در میان حوض یا جویی نهی
  • تا قیامت آن فرو ناید به پست ** که دلش خالیست و در وی باد هست 2700
  • میل بادش چون سوی بالا بود ** ظرف خود را هم سوی بالا کشد
  • باز آن جانها که جنس انبیاست ** سوی‌ایشان کش کشان چون سایه‌هاست
  • زانک عقلش غالبست و بی ز شک ** عقل جنس آمد به خلقت با ملک
  • وان هوای نفس غالب بر عدو ** نفس جنس اسفل آمد شد بدو
  • بود قبطی جنس فرعون ذمیم ** بود سبطی جنس موسی کلیم 2705
  • بود هامان جنس‌تر فرعون را ** برگزیدش برد بر صدر سرا
  • لاجرم از صدر تا قعرش کشید ** که ز جنس دوزخ‌اند آن دو پلید
  • هر دو سوزنده چو ذوزخ ضد نور ** هر دو چون دوزخ ز نور دل نفور
  • زانک دوزخ گوید ای مومن تو زود ** برگذر که نورت آتش را ربود
  • بگذر اى مومن كه نورت مىكشد ** آتشم را چون كه دامن مىكشد 2710
  • می‌رمد آن دوزخی از نور هم ** زانک طبع دوزخستش ای صنم
  • دوزخ از مومن گریزد آنچنان ** که گریزد مومن از دوزخ به جان
  • زانک جنس نار نبود نور او ** ضد نار آمد حقیقت نورجو
  • در حدیث آمدی که مومن در دعا ** چون امان خواهد ز دوزخ از خدا
  • دوزخ از وی هم امان خواهد به جان ** که خدایا دور دارم از فلان 2715
  • جاذبه‌ی جنسیتست اکنون ببین ** که تو جنس کیستی از کفر و دین
  • گر بهامان مایلی هامانیی ** ور به موسی مایلی سبحانیی
  • ور بهر و مایلی انگیخته ** نفس و عقلی هر دوان آمیخته
  • هر دو در جنگند هان و هان بکوش ** تا شود غالب معانی بر نقوش
  • در جهان جنگ شادی این بسست ** که ببینی بر عدو هر دم شکست 2720