English    Türkçe    فارسی   

4
2803-2827

  • آنچنان زین آخرت بیرون کنم ** کز عصا گوش و سرت پر خون کنم
  • اندرین آخر خران و مردمان ** می‌نیابند از جفای تو امان
  • نک عصا آورده‌ام بهر ادب ** هر خری را کو نباشد مستحب 2805
  • اژدهایی می‌شود در قهر تو ** که اژدهایی گشته‌ای در فعل و خو
  • اژدهای کوهیی تو بی‌امان ** لیک بنگر اژدهای آسمان
  • این عصا از دوزخ آمد چاشنی ** که هلا بگریز اندر روشنی
  • ورنه در مانی تو در دندان من ** مخلصت نبود ز در بندان من
  • این عصایی بود این دم اژدهاست ** تا نگویی دوزخ یزدان کجاست 2810
  • در بیان آنک شناسای قدرت حق نپرسد کی بهشت و دوزخ کجاست
  • هر کجا خدا دوزخ کند ** اوج را بر مرغ دام و فخ کند
  • هم ز دندانت برآید دردها ** تا بگویی دوزخست و اژدها
  • یا کند آب دهانت را عسل ** که بگویی که بهشتست و حلل
  • از بن دندان برویاند شکر ** تا بدانی قوت حکم قدر
  • پس به دندان بی‌گناهان را مگز ** فکر کن از ضربت نامحترز 2815
  • نیل را بر قبطیان حق خون کند ** سبطیان را از بلا محصون کند
  • تا بدانی پیش حق تمییز هست ** در میان هوشیار راه و مست
  • نیل تمییز از خدا آموختست ** که گشاد آن را و این را سخت بست
  • لطف او عاقل کند مر نیل را ** قهر او ابله کند قابیل را
  • در جمادات از کرم عقل آفرید ** عقل از عاقل به قهر خود برید 2820
  • در جماد از لطف عقلی شد پدید ** وز نکال از عاقلان دانش رمید
  • عقل چون باران به امر آنجا بریخت ** عقل این سو خشم حق دید و گریخت
  • ابر و خورشید و مه و نجم بلند ** جمله بر ترتیب آیند و روند
  • هر یکی ناید مگر در وقت خویش ** که نه پس ماند ز هنگام و نه پیش
  • چون نکردی فهم این را ز انبیا ** دانش آوردند در سنگ و عصا 2825
  • تا جمادات دگر را بی لباس ** چون عصا و سنگ داری از قیاس
  • طاعت سنگ و عصا ظاهر شود ** وز جمادات دگر مخبر شود