English    Türkçe    فارسی   

4
3195-3219

  • در درون سینه نفاثات اوست ** عقده‌های سحر را اثبات اوست 3195
  • ساحره‌ی دنیا قوی دانا زنیست ** حل سحر او به پای عامه نیست
  • ور گشادی عقد او را عقلها ** انبیا را کی فرستادی خدا
  • هین طلب کن خوش‌دمی عقده‌گشا ** رازدان یفعل الله ما یشا
  • هم‌چو ماهی بسته است او به شست ** شاه زاده ماند سالی و تو شصت
  • شصت سال از شست او در محنتی ** نه خوشی نه بر طریق سنتی 3200
  • فاسقی بدبخت نه دنیات خوب ** نه رهیده از وبال و از ذنوب
  • نفخ او این عقده‌ها را سخت کرد ** پس طلب کن نفخه‌ی خلاق فرد
  • تا نفخت فیه من روحی ترا ** وا رهاند زین و گوید برتر آ
  • جز به نفخ حق نسوزد نفخ سحر ** نفخ قهرست این و آن دم نفح مهر
  • رحمت او سابقست از قهر او ** سابقی خواهی برو سابق بجو 3205
  • تا رسی اندر نفوس زوجت ** کای شه مسحور اینک مخرجت
  • با وجود زال ناید انحلال ** در شبیکه و در بر آن پر دلال
  • نه بگفتست آن سراج امتان ** این جهان و آن جهان را ضرتان
  • پس وصال این فراق آن بود ** صحت این تن سقام جان بود
  • سخت می‌آید فراق این ممر ** پس فراق آن مقر دان سخت‌تر 3210
  • چون فراق نقش سخت آید ترا ** تا چه سخت آید ز نقاشش جدا
  • ای که صبرت نیست از دنیای دون ** چونت صبرست از خدا ای دوست چون
  • چونک صبرت نیست زین آب سیاه ** چون صبوری داری از چشمه‌ی اله
  • چونک بی این شرب کم داری سکون ** چون ز ابراری جدا وز یشربون
  • گر ببینی یک نفس حسن ودود ** اندر آتش افکنی جان و وجود 3215
  • جیفه بینی بعد از آن این شرب را ** چون ببینی کر و فر قرب را
  • هم‌چو شه‌زاده رسی در یار خویش ** پس برون آری ز پا تو خار خویش
  • جهد کن در بی‌خودی خود را بیاب ** زودتر والله اعلم بالصواب
  • هر زمانی هین مشو با خویش جفت ** هر زمان چون خر در آب و گل میفت