English    Türkçe    فارسی   

5
2117-2141

  • زان نماید چند سیب آن باغبان  ** تا بدانی نخل و دخل بوستان 
  • کف گندم زان دهد خریار را  ** تا بداند گندم انبار را 
  • نکته‌ای زان شرح گوید اوستاد  ** تا شناسی علم او را مستزاد 
  • ور بگویی خود همینش بود و بس  ** دورت اندازد چنانک از ریش خس  2120
  • ای ایاز اکنون بیا و داده ده  ** داد نادر در جهان بنیاد نه 
  • مجرمانت مستحق کشتن‌اند  ** وز طمع بر عفو و حلمت می‌تنند 
  • تا که رحمت غالب آید یا غضب  ** آب کوثر غالب آید یا لهب 
  • از پی مردم‌ربایی هر دو هست  ** شاخ حلم و خشم از عهد الست 
  • بهر این لفظ الست مستبین  ** نفی و اثباتست در لفظی قرین  2125
  • زانک استفهام اثباتیست این  ** لیک در وی لفظ لیس شد قرین 
  • ترک کن تا ماند این تقریر خام  ** کاسه‌ی خاصان منه بر خوان عام 
  • قهر و لطفی چون صبا و چون وبا  ** آن یکی آهن‌ربا وین که‌ربا 
  • می‌کشد حق راستان را تا رشد  ** قسم باطل باطلان را می‌کشد 
  • معده حلوایی بود حلوا کشد  ** معده صفرایی بود سرکا کشد  2130
  • فرش سوزان سردی از جالس برد  ** فرش افسرده حرارت را خورد 
  • دوست بینی از تو رحمت می‌جهد  ** خصم بینی از تو سطوت می‌جهد 
  • ای ایاز این کار را زوتر گزار  ** زانک نوعی انتقامست انتظار 
  • تعجیل فرمودن پادشاه ایاز را کی زود این حکم را به فیصل رسان و منتظر مدار و ایام بیننا مگو کی الانتظار موت الاحمر و جواب گفتن ایاز شاه را 
  • گفت ای شه جملگی فرمان تراست  ** با وجود آفتاب اختر فناست 
  • زهره کی بود یا عطارد یا شهاب  ** کو برون آید به پیش آفتاب  2135
  • گر ز دلق و پوستین بگذشتمی  ** کی چنین تخم ملامت کشتمی 
  • قفل کردن بر در حجره چه بود  ** در میان صد خیالیی حسود 
  • دست در کرده درون آب جو  ** هر یکی زیشان کلوخ خشک‌جو 
  • پس کلوخ خشک در جو کی بود  ** ماهیی با آب عاصی کی شود 
  • بر من مسکین جفا دارند ظن  ** که وفا را شرم می‌آید ز من  2140
  • گر نبودی زحمت نامحرمی  ** چند حرفی از وفا واگفتمی