English    Türkçe    فارسی   

5
38-62

  • خلق را گر زندگی خواهی ابد  ** سر ببر زین چار مرغ شوم بد 
  • بازشان زنده کن از نوعی دگر  ** که نباشد بعد از آن زیشان ضرر 
  • چار مرغ معنوی راه‌زن  ** کرده‌اند اندر دل خلقان وطن  40
  • چون امیر جمله دلهای سوی  ** اندرین دور ای خلیفه‌ی حق توی 
  • سر ببر این چار مرغ زنده را  ** سر مدی کن خلق ناپاینده را 
  • بط و طاوسست و زاغست و خروس  ** این مثال چار خلق اندر نفوس 
  • بط حرصست و خروس آن شهوتست  ** جاه چون طاوس و زاغ امنیتست 
  • منیتش آن که بود اومیدساز  ** طامع تابید یا عمر دراز  45
  • بط حرص آمد که نولش در زمین  ** در تر و در خشک می‌جوید دفین 
  • یک زمان نبود معطل آن گلو  ** نشنود از حکم جز امر کلوا 
  • هم‌چو یغماجیست خانه می‌کند  ** زود زود انبان خود پر می‌کند 
  • اندر انبان می‌فشارد نیک و بد  ** دانه‌های در و حبات نخود 
  • تا مبادا یاغیی آید دگر  ** می‌فشارد در جوال او خشک و تر  50
  • وقت تنگ و فرصت اندک او مخوف  ** در بغل زد هر چه زودتر بی‌وقوف 
  • لیک مومن ز اعتماد آن حیات  ** می‌کند غارت به مهل و با انات 
  • آمنست از فوت و از یاغی که او  ** می‌شناسد قهر شه را بر عدو 
  • آمنست از خواجه‌تاشان دگر  ** که بیایندش مزاحم صرفه‌بر  55
  • عدل شه را دید در ضبط حشم  ** که نیارد کرد کس بر کس ستم 
  • لاجرم نشتابد و ساکن بود  ** از فوات حظ خود آمن بود 
  • بس تانی دارد و صبر و شکیب  ** چشم‌سیر و مثرست و پاک‌جیب 
  • کین تانی پرتو رحمان بود  ** وان شتاب از هزه‌ی شیطان بود 
  • زانک شیطانش بترساند ز فقر  ** بارگیر صبر را بکشد به عقر  60
  • از نبی بشنو که شیطان در وعید  ** می‌کند تهدیدت از فقر شدید 
  • تا خوری زشت و بری زشت و شتاب  ** نی مروت نی‌تانی نی ثواب