English    Türkçe    فارسی   

6
1071-1095

  • جذب یزدان با اثرها و سبب  ** صد سخن گوید نهان بی‌حرف و لب 
  • نه که تاثیر از قدر معمول نیست  ** لیک تاثیرش ازو معقول نیست 
  • چون مقلد بود عقل اندر اصول  ** دان مقلد در فروعش ای فضول 
  • گر بپرسد عقل چون باشد مرام  ** گو چنانک تو ندانی والسلام 
  • معاتبه‌ی مصطفی علیه‌السلام با صدیق رضی الله عنه کی ترا وصیت کردم کی به شرکت من بخر تو چرا بهر خود تنها خریدی و عذر او 
  • گفت ای صدیق آخر گفتمت  ** که مرا انباز کن در مکرمت  1075
  • گفت ما دو بندگان کوی تو  ** کردمش آزاد من بر روی تو 
  • تو مرا می‌دار بنده و یار غار  ** هیچ آزادی نخواهم زینهار 
  • که مرا از بندگیت آزادیست  ** بی‌تو بر من محنت و بیدادیست 
  • ای جهان را زنده کرده ز اصطفا  ** خاص کرده عام را خاصه مرا 
  • خوابها می‌دید جانم در شباب  ** که سلامم کرد قرص آفتاب  1080
  • از زمینم بر کشید او بر سما  ** همره او گشته بودم ز ارتقا 
  • گفتم این ماخولیا بود و محال  ** هیچ گردد مستحیلی وصف حال 
  • چون ترا دیدم بدیدم خویش را  ** آفرین آن آینه‌ی خوش کیش را 
  • چون ترا دیدم محالم حال شد  ** جان من مستغرق اجلال شد 
  • چون ترا دیدم خود ای روح البلاد  ** مهر این خورشید از چشمم فتاد  1085
  • گشت عالی‌همت از نو چشم من  ** جز به خواری نگردد اندر چمن 
  • نور جستم خود بدیدم نور نور  ** حور جستم خود بدیدم رشک حور 
  • یوسفی جستم لطیف و سیم تن  ** یوسفستانی بدیدم در تو من 
  • در پی جنت بدم در جست و جو  ** جنتی بنمود از هر جزو تو 
  • هست این نسبت به من مدح و ثنا  ** هست این نسبت به تو قدح و هجا  1090
  • هم‌چو مدح مرد چوپان سلیم  ** مر خدا را پیش موسی کلیم 
  • که بجویم اشپشت شیرت دهم  ** چارقت دوم من و پیشت نهم 
  • قدح او را حق به مدحی برگرفت  ** گر تو هم رحمت کنی نبود شگفت 
  • رحم فرما بر قصور فهمها  ** ای ورای عقلها و وهمها 
  • ایها العشاق اقبالی جدید  ** از جهان کهنه‌ی نوگر رسید  1095