English    Türkçe    فارسی   

6
1989-2013

  • بی‌زبان می‌گفت اومیدش تعال  ** از دلش می‌روفت آن دعوت ملال 
  • آن کبوتر را که بام آموختست  ** تو مخوان می‌رانش کان پر دوختست  1990
  • ای ضیاء الحق حسام‌الدین برانش  ** کز ملاقات تو بر رستست جانش 
  • گر برانی مرغ جانش از گزاف  ** هم بگرد بام تو آرد طواف 
  • چینه و نقلش همه بر بام تست  ** پر زنان بر اوج مست دام تست 
  • گر دمی منکر شود دزدانه روح  ** در ادای شکرت ای فتح و فتوح 
  • شحنه‌ی عشق مکرر کینه‌اش  ** طشت آتش می‌نهد بر سینه‌اش  1995
  • که بیا سوی مه و بگذر ز گرد  ** شاه عشقت خواند زوتر باز گرد 
  • گرد این بام و کبوترخانه من  ** چون کبوتر پر زنم مستانه من 
  • جبرئیل عشقم و سدره‌م توی  ** من سقیمم عیسی مریم توی 
  • جوش ده آن بحر گوهربار را  ** خوش بپرس امروز این بیمار را 
  • چون تو آن او شدی بحر آن اوست  ** گرچه این دم نوبت بحران اوست  2000
  • این خود آن ناله‌ست کو کرد آشکار  ** آنچ پنهانست یا رب زینهار 
  • دو دهان داریم گویا هم‌چو نی  ** یک دهان پنهانست در لبهای وی 
  • یک دهان نالان شده سوی شما  ** های هویی در فکنده در هوا 
  • لیک داند هر که او را منظرست  ** که فغان این سری هم زان سرست 
  • دمدمه‌ی این نای از دمهای اوست  ** های هوی روح از هیهای اوست  2005
  • گر نبودی با لبش نی را سمر  ** نی جهان را پر نکردی از شکر 
  • با کی خفتی وز چه پهلو خاستی  ** که چنین پر جوش چون دریاستی 
  • یا ابیت عند ربی خواندی  ** در دل دریای آتش راندی 
  • نعره‌ی یا نار کونی باردا  ** عصمت جان تو گشت ای مقتدا 
  • ای ضیاء الحق حسام دین و دل  ** کی توان اندود خورشیدی به گل  2010
  • قصد کردستند این گل‌پاره‌ها  ** که بپوشانند خورشید ترا 
  • در دل که لعلها دلال تست  ** باغها از خنده مالامال تست 
  • محرم مردیت را کو رستمی  ** تا ز صد خرمن یکی جو گفتمی