English    Türkçe    فارسی   

6
2385-2409

  • پر گشاید پیش ازین بر شوق و یاد  ** در هوای جنس خود سوی معاد  2385
  • پر گشاید هر دمی با اشک و آه  ** لیک پریدن ندارد روی و راه 
  • راه شد هر یک پرد مانند باد  ** سوی آن کز یاد آن پر می‌گشاد 
  • آن طرف که بود اشک و آه او  ** چونک فرصت یافت باشد راه او 
  • در تن خود بنگر این اجزای تن  ** از کجاها گرد آمد در بدن 
  • آبی و خاکی و بادی و آتشی  ** عرشی و فرشی و رومی و گشی  2390
  • از امید عود هر یک بسته طرف  ** اندرین کاروانسرا از بیم برف 
  • برف گوناگون جمود هر جماد  ** در شتای بعد آن خورشید داد 
  • چون بتابد تف آن خورشید جشم  ** کوه گردد گاه ریگ و گاه پشم 
  • در گداز آید جمادات گران  ** چون گداز تن به وقت نقل جان 
  • چون رسیدند این سه همره منزلی  ** هدیه‌شان آورد حلوا مقبلی  2395
  • برد حلوا پیش آن هر سه غریب  ** محسنی از مطبخ انی قریب 
  • نان گرم و صحن حلوای عسل  ** برد آنک در ثوابش بود امل 
  • الکیاسه والادب لاهل المدر  ** الضیافه والقری لاهل الوبر 
  • الضیافة للغریب والقری  ** اودع الرحمن فی اهل القری 
  • کل یوم فی القری ضیف حدیث  ** ما له غیر الاله من مغیث  2400
  • کل لیل فی القری وفد جدید  ** ما لهم ثم سوی الله محید 
  • تخمه بودند آن دو بیگانه ز خور  ** بود صایم روز آن مومن مگر 
  • چون نماز شام آن حلوا رسید  ** بود مومن مانده در جوع شدید 
  • آن دو کس گفتند ما از خور پریم  ** امشبش بنهیم و فردایش خوریم 
  • صبر گیریم امشب از خور تن زنیم  ** بهر فردا لوت را پنهان کنیم  2405
  • گفت مومن امشب این خورده شود  ** صبر را بنهیم تا فردا بود 
  • پس بدو گفتند زین حکمت‌گری  ** قصد تو آن است تا تنها خوری 
  • گفت ای یاران نه که ما سه تنیم  ** چون خلاف افتاد تا قسمت کنیم 
  • هرکه خواهد قسم خود بر جان زند  ** هرکه خواهد قسم خود پنهان کند