English    Türkçe    فارسی   

6
2971-2995

  • جنس و ناجنس از خرد دانی شناخت  ** سوی صورت‌ها نشاید زود تاخت 
  • نیست جنسیت به صورت لی و لک  ** عیسی آمد در بشر جنس ملک 
  • برکشیدش فوق این نیلی‌حصار  ** مرغ گردونی چو چغزش زاغ‌وار 
  • قصه‌ی عبدالغوث و ربودن پریان او را و سالها میان پریان ساکن شدن او و بعد از سالها آمدن او به شهر و فرزندان خویش را باز ناشکیفتن او از آن پریان بحکم جنسیت و همدلی او با ایشان 
  • بود عبدالغوث هم‌جنس پری  ** چون پری نه سال در پنهان‌پری 
  • شد زنش را نسل از شوی دگر  ** وآن یتیمانش ز مرگش در سمر  2975
  • که مرورا گرگ زد یا ره‌زنی  ** یا فتاد اندر چهی یا مکمنی 
  • جمله فرزندانش در اشغال مست  ** خود نگفتندی که بابایی بدست 
  • بعد نه سال آمد او هم عاریه  ** گشت پیدا باز شد متواریه 
  • یک مهی مهمان فرزندان خویش  ** بود و زان پس کس ندیدش رنگ بیش 
  • برد هم جنسی پریانش چنان  ** که رباید روح را زخم سنان  2980
  • چون بهشتی جنس جنت آمدست  ** هم ز جنسیت شود یزدان‌پرست 
  • نه نبی فرمود جود و محمده  ** شاخ جنت دان به دنیا آمده 
  • مهرها را جمله جنس مهر خوان  ** قهرها را جمله جنس قهر دان 
  • لاابالی لا ابالی آورد  ** زانک جنس هم بوند اندر خرد 
  • بود جنسیت در ادریس از نجوم  ** هشت سال او با زحل بد در قدوم  2985
  • در مشارق در مغارب یار او  ** هم‌حدیث و محرم آثار او 
  • بعد غیبت چونک آورد او قدوم  ** در زمین می‌گفت او درس نجوم 
  • پیش او استارگان خوش صف زده  ** اختران در درس او حاضر شده 
  • آنچنان که خلق آواز نجوم  ** می‌شنیدند از خصوص و از عموم 
  • جذب جنسیت کشیده تا زمین  ** اختران را پیش او کرده مبین  2990
  • هر یکی نام خود و احوال خود  ** باز گفته پیش او شرح رصد 
  • چیست جنسیت یکی نوع نظر  ** که بدان یابند ره در هم‌دگر 
  • آن نظر که کرد حق در وی نهان  ** چون نهد در تو تو گردی جنس آن 
  • هر طرف چه می‌کشد تن را نظر  ** بی‌خبر را کی کشاند با خبر 
  • چونک اندر مرد خوی زن نهد  ** او مخنث گردد و گان می‌دهد  2995