English    Türkçe    فارسی   

6
3250-3274

  • هیچ ناورد از ره کدیه به دست  ** غیر صد دینار آن کدیه‌پرست  3250
  • پای مرد آمد بدو دستش گرفت  ** شد بگور آن کریم بس شگفت 
  • گفت چون توفیق یابد بنده‌ای  ** که کند مهمانی فرخنده‌ای 
  • مال خود ایثار راه او کند  ** جاه خود ایثار جاه او کند 
  • شکر او شکر خدا باشد یقین  ** چون به احسان کرد توفیقش قرین 
  • ترک شکرش ترک شکر حق بود  ** حق او لا شک به حق ملحق بود  3255
  • شکر می‌کن مر خدا را در نعم  ** نیز می‌کن شکر و ذکر خواجه هم 
  • رحمت مادر اگر چه از خداست  ** خدمت او هم فریضه‌ست و سزاست 
  • زین سبب فرمود حق صلوا علیه  ** که محمد بود محتال الیه 
  • در قیامت بنده را گوید خدا  ** هین چه کردی آنچ دادم من ترا 
  • گوید ای رب شکر تو کردم به جان  ** چون ز تو بود اصل آن روزی و نان  3260
  • گویدش حق نه نکردی شکر من  ** چون نکردی شکر آن اکرام‌فن 
  • بر کریمی کرده‌ای ظلم و ستم  ** نه ز دست او رسیدت نعمتم 
  • چون به گور آن ولی‌نعمت رسید  ** گشت گریان زار و آمد در نشید 
  • گفت ای پشت و پناه هر نبیل  ** مرتجی و غوث ابناء السبیل 
  • ای غم ارزاق ما بر خاطرت  ** ای چو رزق عام احسان و برت  3265
  • ای فقیران را عشیره و والدین  ** در خراج و خرج و در ایفاء دین 
  • ای چو بحر از بهر نزدیکان گهر  ** داده و تحفه سوی دوران مطر 
  • پشت ما گرم از تو بود ای آفتاب  ** رونق هر قصر و گنج هر خراب 
  • ای در ابرویت ندیده کس گره  ** ای چو میکائیل راد و رزق‌ده 
  • ای دلت پیوسته با دریای غیب  ** ای به قاف مکرمت عنقای غیب  3270
  • یاد ناورده که از مالم چه رفت  ** سقف قصد همتت هرگز نکفت 
  • ای من و صد هم‌چو من در ماه و سال  ** مر ترا چون نسل تو گشته عیال 
  • نقد ما و جنس ما و رخت ما  ** نام ما و فخر ما و بخت ما 
  • تو نمردی ناز و بخت ما بمرد  ** عیش ما و رزق مستوفی بمرد