English    Türkçe    فارسی   

6
3279-3303

  • وارثی نا بوده یک خوی ترا  ** ای فلک سجده کنان کوی ترا 
  • خلق را از گرگ غم لطفت شبان  ** چون کلیم الله شبان مهربان  3280
  • گوسفندی از کلیم الله گریخت  ** پای موسی آبله شد نعل ریخت 
  • در پی او تا به شب در جست و جو  ** وان رمه غایب شده از چشم او 
  • گوسفند از ماندگی شد سست و ماند  ** پس کلیم الله گرد از وی فشاند 
  • کف همی‌مالید بر پشت و سرش  ** می‌نواخت از مهر هم‌چون مادرش 
  • نیم ذره طیرگی و خشم نی  ** غیر مهر و رحم و آب چشم نی  3285
  • گفت گیرم بر منت رحمی نبود  ** طبع تو بر خود چرا استم نمود 
  • با ملایک گفت یزدان آن زمان  ** که نبوت را نمی‌زیبد فلان 
  • مصطفی فرمود خود که هر نبی  ** کرد چوپانیش برنا یا صبی 
  • بی‌شبانی کردن و آن امتحان  ** حق ندادش پیشوایی جهان 
  • گفت سایل هم تو نیز ای پهلوان  ** گفت من هم بوده‌ام دهری شبان  3290
  • تا شود پیدا وقار و صبرشان  ** کردشان پیش از نبوت حق شبان 
  • هر امیری کو شبانی بشر  ** آن‌چنان آرد که باشد متمر 
  • حلم موسی‌وار اندر رعی خود  ** او به جا آرد به تدبیر و خرد 
  • لاجرم حقش دهد چوپانیی  ** بر فراز چرخ مه روحانیی 
  • آنچنان که انبیا را زین رعا  ** بر کشید و داد رعی اصفیا  3295
  • خواجه باری تو درین چوپانیت  ** کردی آنچ کور گردد شانیت 
  • دانم آنجا در مکافات ایزدت  ** سروری جاودانه بخشدت 
  • بر امید کف چون دریای تو  ** بر وظیفه دادن و ایفای تو 
  • وام کردم نه هزار از زر گزاف  ** تو کجایی تا شود این درد صاف 
  • تو کجایی تا که خندان چون چمن  ** گویی بستان آن و ده چندان ز من  3300
  • تو کجایی تا مرا خندان کنی  ** لطف و احسان چون خداوندان کنی 
  • تو کجایی تا بری در مخزنم  ** تا کنی از وام و فاقه آمنم 
  • من همی‌گویم بس و تو مفضلم  ** گفته کین هم گیر از بهر دلم