English    Türkçe    فارسی   

1
2867-2876

  • خم شکسته آب از او ناریخته ** صد درستی زین شکست انگیخته‌‌
  • جزو جزو خم به رقص است و به حال ** عقل جزوی را نموده این محال‌‌
  • نی سبو پیدا در این حالت نه آب ** خوش ببین و الله اعلم بالصواب‌‌
  • چون در معنی زنی بازت کنند ** پر فکرت زن که شهبازت کنند 2870
  • پر فکرت شد گل آلود و گران ** ز آن که گل خواری ترا گل شد چو نان‌‌
  • نان گل است و گوشت کمتر خور از این ** تا نمانی همچو گل اندر زمین‌‌
  • چون گرسنه می‌‌شوی سگ می‌‌شوی ** تند و بد پیوند و بد رگ می‌‌شوی‌‌
  • چون شدی تو سیر مرداری شدی ** بی‌‌خبر بی‌‌پا چو دیواری شدی‌‌
  • پس دمی مردار و دیگر دم سگی ** چون کنی در راه شیران خوش تگی‌‌ 2875
  • آلت اشکار خود جز سگ مدان ** کمترک انداز سگ را استخوان‌‌