English    Türkçe    فارسی   

1
681-690

  • در معانی قسمت و اعداد نیست ** در معانی تجزیه و افراد نیست‌‌
  • اتحاد یار با یاران خوش است ** پای معنی گیر صورت سرکش است‌‌
  • صورت سرکش گدازان کن به رنج ** تا ببینی زیر او وحدت چو گنج‌‌
  • ور تو نگذاری عنایتهای او ** خود گدازد ای دلم مولای او
  • او نماید هم به دلها خویش را ** او بدوزد خرقه‌‌ی درویش را 685
  • منبسط بودیم و یک جوهر همه ** بی‌‌سر و بی‌‌پا بدیم آن سر همه‌‌
  • یک گهر بودیم همچون آفتاب ** بی‌‌گره بودیم و صافی همچو آب‌‌
  • چون به صورت آمد آن نور سره ** شد عدد چون سایه‌‌های کنگره‌‌
  • کنگره ویران کنید از منجنیق ** تا رود فرق از میان این فریق‌‌
  • شرح این را گفتمی من از مری ** لیک ترسم تا نلغزد خاطری‌‌ 690