English    Türkçe    فارسی   

4
1166-1175

  • بعد سالی چند بهر رزق و کشت ** شاعر از فقر و عوز محتاج گشت
  • گفت وقت فقر و تنگی دو دست ** جست و جوی آزموده بهترست
  • درگهی را که آزمودم در کرم ** حاجت نو را بدان جانب برم
  • معنی الله گفت آن سیبویه ** یولهون فی الحوائج هم لدیه
  • گفت الهنا فی حوائجنا الیک ** والتمسناها وجدناها لدیک 1170
  • صد هزاران عاقل اندر وقت درد ** جمله نالان پیش آن دیان فرد
  • هیچ دیوانه‌ی فلیوی این کند ** بر بخیلی عاجزی کدیه تند
  • گر ندیدندی هزاران بار بیش ** عاقلان کی جان کشیدندیش پیش
  • بلک جمله‌ی ماهیان در موجها ** جمله‌ی پرندگان بر اوجها
  • پیل و گرگ و حیدر اشکار نیز ** اژدهای زفت و مور و مار نیز 1175