English    Türkçe    فارسی   

4
1734-1743

  • رونق دنیا برآرد زو کساد ** زانک هست از عالم کون و فساد
  • خوش نگردد از مدیحی سینه‌ها ** چونک در مداح باشد کینه‌ها 1735
  • ای دل از کین و کراهت پاک شو ** وانگهان الحمد خوان چالاک شو
  • بر زبان الحمد و اکراه درون ** از زبان تلبیس باشد یا فسون
  • وانگهان گفته خدا که ننگرم ** من به ظاهر من به باطن ناظرم
  • حکایت آن مداح کی از جهت ناموس شکر ممدوح می‌کرد و بوی اندوه و غم اندرون او و خلاقت دلق ظاهر او می‌نمود کی آن شکرها لافست و دروغ
  • آن یکی با دلق آمد از عراق ** باز پرسیدند یاران از فراق
  • گفت آری بد فراق الا سفر ** بود بر من بس مبارک مژده‌ور 1740
  • که خلیفه داد ده خلعت مرا ** که قرینش باد صد مدح و ثنا
  • شکرها و حمدها بر می‌شمرد ** تا که شکر از حد و اندازه ببرد
  • پس بگفتندش که احوال نژند ** بر دروغ تو گواهی می‌دهند