English    Türkçe    فارسی   

4
284-293

  • رنج و بیماریست ما را این مقال ** نیست نیکو وعظتان ما را به فال
  • گر بیاغازید نصحی آشکار ** ما کنیم آن دم شما را سنگسار 285
  • ما بلغو و لهو فربه گشته‌ایم ** در نصیحت خویش را نسرشته‌ایم
  • هست قوت ما دروغ و لاف و لاغ ** شورش معده‌ست ما را زین بلاغ
  • رنج را صدتو و افزون می‌کنید ** عقل را دارو به افیون می‌کنید
  • معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
  • خلق را می‌راند از وی آن جوان ** تا علاجش را نبینند آن کسان
  • سر به گوشش برد هم‌چون رازگو ** پس نهاد آن چیز بر بینی او 290
  • کو به کف سرگین سگ ساییده بود ** داروی مغز پلید آن دیده بود
  • ساعتی شد مرد جنبیدن گرفت ** خلق گفتند این فسونی بد شگفت
  • کین بخواند افسون به گوش او دمید ** مرده بود افسون به فریادش رسید