English    Türkçe    فارسی   

6
1170-1179

  • ای عجب چونست از سقم آن هلال  ** که هزاران بدر هستش پای‌مال  1170
  • گفت از رنجش مرا آگاه نیست  ** لیک روزی چند بر درگاه نیست 
  • صحبت او با ستور و استرست  ** سایس است و منزلش این آخرست 
  • در آمدن مصطفی علیه‌السلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه 
  • رفت پیغامبر به رغبت بهر او  ** اندر آخر وآمد اندر جست و جو 
  • بود آخر مظلم و زشت و پلید  ** وین همه برخاست چون الفت رسید 
  • بوی پیغامبر ببرد آن شیر نر  ** هم‌چنانک بوی یوسف را پدر  1175
  • موجب ایمان نباشد معجزات  ** بوی جنسیت کند جذب صفات 
  • معجزات از بهر قهر دشمنست  ** بوی جنسیت پی دل بردنست 
  • قهر گردد دشمن اما دوست نی  ** دوست کی گردد ببسته گردنی 
  • اندر آمد او ز خواب از بوی او  ** گفت سرگین‌دان درون زین گونه بو