English    Türkçe    فارسی   

6
1269-1278

  • پیش رو آیینه بگرفت آن عجوز  ** تا بیاراید رخ و رخسار و پوز 
  • چند گلگونه بمالید از بطر  ** سفره‌ی رویش نشد پوشیده‌تر  1270
  • عشرهای مصحف از جا می‌برید  ** می‌بچفسانید بر رو آن پلید 
  • تا که سفره‌ی روی او پنهان شود  ** تا نگین حلقه‌ی خوبان شود 
  • عشرها بر روی هر جا می‌نهاد  ** چونک بر می‌بست چادر می‌فتاد 
  • باز او آن عشرها را با خدو  ** می‌بچفسانید بر اطراف رو 
  • باز چادر راست کردی آن تکین  ** عشرها افتادی از رو بر زمین  1275
  • چون بسی می‌کرد فن و آن می‌فتاد  ** گفت صد لعنت بر آن ابلیس باد 
  • شد مصور آن زمان ابلیس زود  ** گفت ای قحبه‌ی قدید بی‌ورود 
  • من همه عمر این نیندیشیده‌ام  ** نه ز جز تو قحبه‌ای این دیده‌ام