English    Türkçe    فارسی   

1
1611-1635

  • دست ناقص دست شیطان است و دیو ** ز آن که اندر دام تکلیف است و ریو
  • جهل آید پیش او دانش شود ** جهل شد علمی که در ناقص رود
  • هر چه گیرد علتی علت شود ** کفر گیرد کاملی ملت شود
  • ای مری کرده پیاده با سوار ** سر نخواهی برد اکنون پای دار
  • تعظیم ساحران مر موسی را علیه السلام که چه فرمایی اول تو اندازی عصا یا ما
  • ساحران در عهد فرعون لعین ** چون مری کردند با موسی به کین‌‌ 1615
  • لیک موسی را مقدم داشتند ** ساحران او را مکرم داشتند
  • ز آن که گفتندش که فرمان آن تست ** گر تو می‌‌خواهی عصا بفکن نخست‌‌
  • گفت نی اول شما ای ساحران ** افکنید آن مکرها را در میان‌‌
  • این قدر تعظیم دینشان را خرید ** کز مری آن دست و پاهاشان برید
  • ساحران چون حق او بشناختند ** دست و پا در جرم آن درباختند 1620
  • لقمه و نکته ست کامل را حلال ** تو نه‌‌ای کامل مخور می‌‌باش لال‌‌
  • چون تو گوشی او زبان نی جنس تو ** گوشها را حق بفرمود أنصتوا
  • کودک اول چون بزاید شیر نوش ** مدتی خامش بود او جمله گوش‌‌
  • مدتی می‌‌بایدش لب دوختن ** از سخن تا او سخن آموختن‌‌
  • ور نباشد گوش و تی‌‌تی می‌‌کند ** خویشتن را گنگ گیتی می‌‌کند 1625
  • کر اصلی کش نبود آغاز گوش ** لال باشد کی کند در نطق جوش‌‌
  • ز آن که اول سمع باید نطق را ** سوی منطق از ره سمع اندر آ
  • ادخلوا الأبیات من أبوابها ** و اطلبوا الأغراض فی أسبابها
  • نطق کان موقوف راه سمع نیست ** جز که نطق خالق بی‌‌طمع نیست‌‌
  • مبدع است او تابع استاد نی ** مسند جمله و را اسناد نی‌‌ 1630
  • باقیان هم در حرف هم در مقال ** تابع استاد و محتاج مثال‌‌
  • زین سخن گر نیستی بیگانه‌‌ای ** دلق و اشکی گیر در ویرانه‌‌ای‌‌
  • ز آن که آدم ز آن عتاب از اشک رست ** اشک تر باشد دم توبه پرست‌‌
  • بهر گریه آمد آدم بر زمین ** تا بود گریان و نالان و حزین‌‌
  • آدم از فردوس و از بالای هفت ** پای ماچان از برای عذر رفت‌‌ 1635