English    Türkçe    فارسی   

1
1905-1929

  • بشنو این پند از حکیم غزنوی ** تا بیابی در تن کهنه نوی‌‌ 1905
  • ناز را رویی بباید همچو ورد ** چون نداری گرد بد خویی مگرد
  • زشت باشد روی نازیبا و ناز ** سخت باشد چشم نابینا و درد
  • پیش یوسف نازش و خوبی مکن ** جز نیاز و آه یعقوبی مکن‌‌
  • معنی مردن ز طوطی بد نیاز ** در نیاز و فقر خود را مرده ساز
  • تا دم عیسی ترا زنده کند ** همچو خویشت خوب و فرخنده کند 1910
  • از بهاران کی شود سر سبز سنگ ** خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ‌‌
  • سالها تو سنگ بودی دل خراش ** آزمون را یک زمانی خاک باش‌‌
  • داستان پیر چنگی که در عهد عمر از بهر خدا روز بی‌‌نوایی چنگ زد میان گورستان‌‌
  • آن شنیده ستی که در عهد عمر ** بود چنگی مطربی با کر و فر
  • بلبل از آواز او بی‌‌خود شدی ** یک طرب ز آواز خوبش صد شدی‌‌
  • مجلس و مجمع دمش آراستی ** وز نوای او قیامت خاستی‌‌ 1915
  • همچو اسرافیل کاوازش به فن ** مردگان را جان در آرد در بدن‌‌
  • یا رسیلی بود اسرافیل را ** کز سماعش پر برستی فیل را
  • سازد اسرافیل روزی ناله را ** جان دهد پوسیده‌‌ی صد ساله را
  • انبیا را در درون هم نغمه‌‌هاست ** طالبان را ز آن حیات بی‌‌بهاست‌‌
  • نشنود آن نغمه‌‌ها را گوش حس ** کز ستمها گوش حس باشد نجس‌‌ 1920
  • نشنود نغمه‌‌ی پری را آدمی ** کاو بود ز اسرار پریان اعجمی‌‌
  • گر چه هم نغمه‌‌ی پری زین عالم است ** نغمه‌‌ی دل برتر از هر دو دم است‌‌
  • که پری و آدمی زندانی‌‌اند ** هر دو در زندان این نادانی‌‌اند
  • معشر الجن سوره‌‌ی رحمان بخوان ** تستطیعوا تنفذوا را باز دان‌‌
  • نغمه‌‌های اندرون اولیا ** اولا گوید که ای اجزای لا 1925
  • هین ز لای نفی سرها بر زنید ** این خیال و وهم یک سو افکنید
  • ای همه پوسیده در کون و فساد ** جان باقیتان نرویید و نزاد
  • گر بگویم شمه‌‌ای ز آن نغمه‌‌ها ** جانها سر بر زنند از دخمه‌‌ها
  • گوش را نزدیک کن کان دور نیست ** لیک نقل آن به تو دستور نیست‌‌