English    Türkçe    فارسی   

1
2124-2148

  • گر نیندی واقفان امر کن ** در جهان رد گشته بودی این سخن‌‌
  • صد هزاران ز اهل تقلید و نشان ** افکندشان نیم وهمی در گمان‌‌ 2125
  • که به ظن تقلید و استدلالشان ** قایم است و جمله پر و بالشان‌‌
  • شبهه‌‌ای انگیزد آن شیطان دون ** در فتند این جمله کوران سر نگون‌‌
  • پای استدلالیان چوبین بود ** پای چوبین سخت بی‌‌تمکین بود
  • غیر آن قطب زمان دیده‌‌ور ** کز ثباتش کوه گردد خیره‌‌سر
  • پای نابینا عصا باشد عصا ** تا نیفتد سر نگون او بر حصا 2130
  • آن سواری کاو سپه را شد ظفر ** اهل دین را کیست سلطان بصر
  • با عصا کوران اگر ره دیده‌‌اند ** در پناه خلق روشن دیده‌‌اند
  • گرنه بینایان بدندی و شهان ** جمله کوران مرده‌‌اندی در جهان‌‌
  • نی ز کوران کشت آید نه درود ** نه عمارت نه تجارتها و سود
  • گر نکردی رحمت و افضالتان ** در شکستی چوب استدلالتان‌‌ 2135
  • این عصا چه بود قیاسات و دلیل ** آن عصا کی دادشان بینا جلیل‌‌
  • چون عصا شد آلت جنگ و نفیر ** آن عصا را خرد بشکن ای ضریر
  • او عصاتان داد تا پیش آمدید ** آن عصا از خشم هم بر وی زدید
  • حلقه‌‌ی کوران به چه کار اندرید ** دیدبان را در میانه آورید
  • دامن او گیر کاو دادت عصا ** در نگر کادم چها دید از عصی‌‌ 2140
  • معجزه‌‌ی موسی و احمد را نگر ** چون عصا شد مار و استن با خبر
  • از عصا ماری و از استن حنین ** پنج نوبت می‌‌زنند از بهر دین‌‌
  • گرنه نامعقول بودی این مزه ** کی بدی حاجت به چندین معجزه‌‌
  • هر چه معقول است عقلش می‌‌خورد ** بی‌‌بیان معجزه بی‌‌جر و مد
  • این طریق بکر نامعقول بین ** در دل هر مقبلی مقبول بین‌‌ 2145
  • همچنان کز بیم آدم دیو و دد ** در جزایر در رمیدند از حسد
  • هم ز بیم معجزات انبیا ** سر کشیده منکران زیر گیا
  • تا به ناموس مسلمانی زی‌‌اند ** در تسلس تا ندانی که کی‌‌اند