English    Türkçe    فارسی   

1
2439-2463

  • گفت خصم جان جان چون آمدم ** بر سر جان من لگدها چون زدم‌‌
  • چون قضا آید فرو پوشد بصر ** تا نداند عقل ما پا را ز سر 2440
  • چون قضا بگذشت خود را می‌‌خورد ** پرده بدریده گریبان می‌‌درد
  • مرد گفت ای زن پشیمان می‌‌شوم ** گر بدم کافر مسلمان می‌‌شوم‌‌
  • من گنه‌‌کارم توام رحمی بکن ** بر مکن یک بارگیم از بیخ و بن‌‌
  • کافر پیر ار پشیمان می‌‌شود ** چون که عذر آرد مسلمان می‌‌شود
  • حضرت پر رحمت است و پر کرم ** عاشق او هم وجود و هم عدم‌‌ 2445
  • کفر و ایمان عاشق آن کبریا ** مس و نقره بنده‌‌ی آن کیمیا
  • در بیان آن که موسی و فرعون هر دو مسخر مشیت‌‌اند چنان که زهر و پادزهر و ظلمات و نور و مناجات کردن فرعون به خلوت تا ناموس نشکند
  • موسی و فرعون معنی را رهی ** ظاهر آن ره دارد و این بی‌‌رهی‌‌
  • روز موسی پیش حق نالان شده ** نیم شب فرعون گریان آمده‌‌
  • کاین چه غل است ای خدا بر گردنم ** ور نه غل باشد که گوید من منم‌‌
  • ز آن که موسی را منور کرده‌‌ای ** مر مرا ز آن هم مکدر کرده‌‌ای‌‌ 2450
  • ز آن که موسی را تو مه رو کرده‌‌ای ** ماه جانم را سیه رو کرده‌‌ای‌‌
  • بهتر از ماهی نبود استاره‌‌ام ** چون خسوف آمد چه باشد چاره‌‌ام‌‌
  • نوبتم گر رب و سلطان می‌‌زنند ** مه گرفت و خلق پنگان می‌‌زنند
  • می‌‌زنند آن طاس و غوغا می‌‌کنند ** ماه را ز آن زخمه رسوا می‌‌کنند
  • من که فرعونم ز شهرت وای من ** زخم طاس آن ربی الاعلای من‌‌ 2455
  • خواجه‌‌تاشانیم اما تیشه‌‌ات ** می‌‌شکافد شاخ را در بیشه‌‌ات‌‌
  • باز شاخی را موصل می‌‌کند ** شاخ دیگر را معطل می‌‌کند
  • شاخ را بر تیشه دستی هست نی ** هیچ شاخ از دست تیشه جست نی‌‌
  • حق آن قدرت که آن تیشه تراست ** از کرم کن این کژیها را تو راست‌‌
  • باز با خود گفته فرعون ای عجب ** من نه در یا ربناام جمله شب‌‌ 2460
  • در نهان خاکی و موزون می‌‌شوم ** چون به موسی می‌‌رسم چون می‌‌شوم‌‌
  • رنگ زر قلب ده‌‌تو می‌‌شود ** پیش آتش چون سیه رو می‌‌شود
  • نی که قلب و قالبم در حکم اوست ** لحظه‌‌ای مغزم کند یک لحظه پوست‌‌