English    Türkçe    فارسی   

1
2534-2558

  • چون شنیدند این وعید منکدر ** چشم بنهادند و آن را منتظر
  • روز اول روی خود دیدند زرد ** می‌‌زدند از ناامیدی آه سرد 2535
  • سرخ شد روی همه روز دوم ** نوبت اومید و توبه گشت گم‌‌
  • شد سیه روز سوم روی همه ** حکم صالح راست شد بی‌‌ملحمه‌‌
  • چون همه در ناامیدی سر زدند ** همچو مرغان در دو زانو آمدند
  • در نبی آورد جبریل امین ** شرح این زانو زدن را جاثمین‌‌
  • زانو آن دم زن که تعلیمت کنند ** وز چنین زانو زدن بیمت کنند 2540
  • منتظر گشتند زخم قهر را ** قهر آمد نیست کرد آن شهر را
  • صالح از خکوت بسوی شهر رفت ** شهر دید اندر میان دود و نفت
  • ناله از اجزای ایشان می‌‌شنید ** نوحه پیدا نوحه گویان ناپدید
  • ز استخوانهاشان شنید او ناله‌‌ها ** اشک ریز از جانشان چون ژاله‌‌ها
  • صالح آن بشنید و گریه ساز کرد ** نوحه بر نوحه گران آغاز کرد 2545
  • گفت ای قومی به باطل زیسته ** وز شما من پیش حق بگریسته‌‌
  • حق بگفته صبر کن بر جورشان ** پندشان ده بس نماند از دورشان‌‌
  • من بگفته پند شد بند از جفا ** شیر پند از مهر جوشد وز صفا
  • بس که کردید از جفا بر جای من ** شیر پند افسرد در رگهای من‌‌
  • حق مرا گفته ترا لطفی دهم ** بر سر آن زخمها مرهم نهم‌‌ 2550
  • صاف کرده حق دلم را چون سما ** روفته از خاطرم جور شما
  • در نصیحت من شده بار دگر ** گفته امثال و سخنها چون شکر
  • شیر تازه از شکر انگیخته ** شیر و شهدی با سخن آمیخته‌‌
  • در شما چون زهر گشته آن سخن ** ز آن که زهرستان بدید از بیخ و بن‌‌
  • چون شوم غمگین که غم شد سر نگون ** غم شما بودید ای قوم حرون‌‌ 2555
  • هیچ کس بر مرگ غم نوحه کند ** ریش سر چون شد کسی مو بر کند
  • رو به خود کرد و بگفت ای نوحه‌‌گر ** نوحه‌‌ات را می‌‌نیرزد آن نفر
  • کژ مخوان ای راست خواننده‌‌ی مبین ** کیف آسی قل لقوم ظالمین‌‌