English    Türkçe    فارسی   

1
2968-2992

  • از همه طاعات اینت بهتر است ** سبق یابی بر هر آن سابق که هست‌‌
  • چون گرفتت پیر هین تسلیم شو ** همچو موسی زیر حکم خضر رو
  • صبر کن بر کار خضری بی‌‌نفاق ** تا نگوید خضر رو هذا فراق‌‌ 2970
  • گر چه کشتی بشکند تو دم مزن ** گر چه طفلی را کشد تو مو مکن‌‌
  • دست او را حق چو دست خویش خواند ** تا يد الله فوق أيدیهم براند
  • دست حق میراندش زنده‌‌ش کند ** زنده چه بود جان پاینده‌‌ش کند
  • هر که تنها نادرا این ره برید ** هم به عون همت پیران رسید
  • دست پیر از غایبان کوتاه نیست ** دست او جز قبضه‌‌ی الله نیست‌‌ 2975
  • غایبان را چون چنین خلعت دهند ** حاضران از غایبان لا شک بهند
  • غایبان را چون نواله می‌‌دهند ** پیش مهمان تا چه نعمتها نهند
  • کو کسی که پیش شه بندد کمر ** تا کسی که هست بیرون سوی در
  • چون گزیدی پیر نازک دل مباش ** سست و ریزیده چو آب و گل مباش‌‌
  • گر بهر زخمی تو پر کینه شوی ** پس کجا بی‌‌صیقل آیینه شوی‌‌ 2980
  • کبودی زدن قزوینی بر شانگاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن‌‌
  • این حکایت بشنو از صاحب بیان ** در طریق و عادت قزوینیان‌‌
  • بر تن و دست و کتفها بی‌‌گزند ** از سر سوزن کبودیها زنند
  • سوی دلاکی بشد قزوینیی ** که کبودم زن بکن شیرینیی‌‌
  • گفت چه صورت زنم ای پهلوان ** گفت بر زن صورت شیر ژیان‌‌
  • طالعم شیر است نقش شیر زن ** جهد کن رنگ کبودی سیر زن‌‌ 2985
  • گفت بر چه موضعت صورت زنم ** گفت بر شانه‌‌گهم زن آن رقم‌‌
  • چون که او سوزن فرو بردن گرفت ** درد آن در شانگه مسکن گرفت‌‌
  • پهلوان در ناله آمد کای سنی ** مر مرا کشتی چه صورت می‌‌زنی‌‌
  • گفت آخر شیر فرمودی مرا ** گفت از چه عضو کردی ابتدا
  • گفت از دمگاه آغازیده‌‌ام ** گفت دم بگذار ای دو دیده‌‌ام‌‌ 2990
  • از دم و دمگاه شیرم دم گرفت ** دمگه او دمگهم محکم گرفت‌‌
  • شیر بی‌‌دم باش گو ای شیر ساز ** که دلم سستی گرفت از زخم گاز