English    Türkçe    فارسی   

1
3468-3492

  • گفت سلطان امتحان خواهم در این ** کز شماها کیست در دعوی گزین‌‌
  • اهل چین و روم چون حاضر شدند ** رومیان از بحث در مکث آمدند
  • چینیان گفتند یک خانه به ما ** خاص بسپارید و یک آن شما 3470
  • بود دو خانه مقابل دربدر ** ز آن یکی چینی ستد رومی دگر
  • چینیان صد رنگ از شه خواستند ** پس خزینه باز کرد آن ارجمند
  • هر صباحی از خزینه رنگها ** چینیان را راتبه بود از عطا
  • رومیان گفتند نی نقش و نه رنگ ** در خور آید کار را جز دفع زنگ‌‌
  • در فرو بستند و صیقل می‌‌زدند ** همچو گردون ساده و صافی شدند 3475
  • از دو صد رنگی به بی‌‌رنگی رهی است ** رنگ چون ابر است و بی‌‌رنگی مهی است‌‌
  • هر چه اندر ابر ضو بینی و تاب ** آن ز اختر دان و ماه و آفتاب‌‌
  • چینیان چون از عمل فارغ شدند ** از پی شادی دهلها می‌‌زدند
  • شه در آمد دید آن جا نقشها ** می‌‌ربود آن عقل را و فهم را
  • بعد از آن آمد به سوی رومیان ** پرده را بالا کشیدند از میان‌‌ 3480
  • عکس آن تصویر و آن کردارها ** زد بر این صافی شده دیوارها
  • هر چه آن جا دید اینجا به نمود ** دیده را از دیده خانه می‌‌ربود
  • رومیان آن صوفیانند ای پدر ** بی‌‌ز تکرار و کتاب و بی‌‌هنر
  • لیک صیقل کرده‌‌اند آن سینه‌‌ها ** پاک از آز و حرص و بخل و کینه‌‌ها
  • آن صفای آینه وصف دل است ** کاو نقوش بی‌‌عدد را قابل است‌‌ 3485
  • صورت بی‌‌صورت بی‌‌حد غیب ** ز آینه‌‌ی دل تافت بر موسی ز جیب‌‌
  • گر چه آن صورت نگنجد در فلک ** نه به عرش و فرش و دریا و سمک‌‌
  • ز آن که محدود است و معدود است آن ** آینه‌‌ی دل را نباشد حد بدان‌‌
  • عقل اینجا ساکت آمد یا مضل ** ز آنکه دل با اوست یا خود اوست دل‌‌
  • عکس هر نقشی نتابد تا ابد ** جز ز دل هم با عدد هم بی‌‌عدد 3490
  • تا ابد هر نقش نو کاید بر او ** می‌‌نماید بی‌‌حجابی اندر او
  • اهل صیقل رسته‌‌اند از بوی و رنگ ** هر دمی بینند خوبی بی‌‌درنگ‌‌