English    Türkçe    فارسی   

1
3713-3737

  • گفت آن آتش ز آیات خداست ** شعله‌‌ای از آتش بخل شماست‌‌
  • آب بگذارید و نان قسمت کنید ** بخل بگذارید اگر آل منید
  • خلق گفتندش که در بگشوده‌‌ایم ** ما سخی و اهل فتوت بوده‌‌ایم‌‌ 3715
  • گفت نان در رسم و عادت داده‌‌اید ** دست از بهر خدا نگشاده‌‌اید
  • بهر فخر و بهر بوش و بهر ناز ** نه از برای ترس و تقوی و نیاز
  • مال تخم است و به هر شوره منه ** تیغ را در دست هر ره زن مده‌‌
  • اهل دین را باز دان از اهل کین ** همنشین حق بجو با او نشین‌‌
  • هر کسی بر قوم خود ایثار کرد ** کاغه پندارد که او خود کار کرد 3720
  • خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی علیه السلام و انداختن علی شمشیر را از دست‌‌
  • از علی آموز اخلاص عمل ** شیر حق را دان مطهر از دغل‌‌
  • در غزا بر پهلوانی دست یافت ** زود شمشیری بر آورد و شتافت‌‌
  • او خدو انداخت در روی علی ** افتخار هر نبی و هر ولی‌‌
  • آن خدو زد بر رخی که روی ماه ** سجده آرد پیش او در سجده‌‌گاه‌‌
  • در زمان انداخت شمشیر آن علی ** کرد او اندر غزایش کاهلی‌‌ 3725
  • گشت حیران آن مبارز زین عمل ** وز نمودن عفو و رحمت بی‌‌محل‌‌
  • گفت بر من تیغ تیز افراشتی ** از چه افکندی مرا بگذاشتی‌‌
  • آن چه دیدی بهتر از پیکار من ** تا شدی تو سست در اشکار من‌‌
  • آن چه دیدی که چنین خشمت نشست ** تا چنان برقی نمود و باز جست‌‌
  • آن چه دیدی که مرا ز آن عکس دید ** در دل و جان شعله ای آمد پدید 3730
  • آن چه دیدی برتر از کون و مکان ** که به از جان بود و بخشیدیم جان‌‌
  • در شجاعت شیر ربانی ستی ** در مروت خود که داند کیستی‌‌
  • در مروت ابر موسایی به تیه ** کآمد از وی خوان و نان بی‌‌شبیه‌‌
  • ابرها گندم دهد کان را به جهد ** پخته و شیرین کند مردم چو شهد
  • ابر موسی پر رحمت بر گشاد ** پخته و شیرین بی‌‌زحمت بداد 3735
  • از برای پخته خواران کرم ** رحمتش افراشت در عالم علم‌‌
  • تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا ** کم نشد یک روز از آن اهل رجا