English    Türkçe    فارسی   

1
3730-3754

  • آن چه دیدی که مرا ز آن عکس دید ** در دل و جان شعله ای آمد پدید 3730
  • آن چه دیدی برتر از کون و مکان ** که به از جان بود و بخشیدیم جان‌‌
  • در شجاعت شیر ربانی ستی ** در مروت خود که داند کیستی‌‌
  • در مروت ابر موسایی به تیه ** کآمد از وی خوان و نان بی‌‌شبیه‌‌
  • ابرها گندم دهد کان را به جهد ** پخته و شیرین کند مردم چو شهد
  • ابر موسی پر رحمت بر گشاد ** پخته و شیرین بی‌‌زحمت بداد 3735
  • از برای پخته خواران کرم ** رحمتش افراشت در عالم علم‌‌
  • تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا ** کم نشد یک روز از آن اهل رجا
  • تا هم ایشان از خسیسی خاستند ** گندنا و تره و خس خواستند
  • امت احمد که هستند از کرام ** تا قیامت هست باقی آن طعام‌‌
  • چون ابیت عند ربی فاش شد ** یطعم و یسقی کنایت زاش شد 3740
  • هیچ بی‌‌تاویل این را در پذیر ** تا در آید در گلو چون شهد و شیر
  • ز آن که تاویل است وا داد عطا ** چون که بیند آن حقیقت را خطا
  • آن خطا دیدن ز ضعف عقل اوست ** عقل کل مغز است و عقل جزو پوست‌‌
  • خویش را تاویل کن نه اخبار را ** مغز را بد گوی نی گلزار را
  • ای علی که جمله عقل و دیده‌‌ای ** شمه ای واگو از آن چه دیده‌‌ای‌‌ 3745
  • تیغ حلمت جان ما را چاک کرد ** آب علمت خاک ما را پاک کرد
  • باز گو دانم که این اسرار هوست ** ز آن که بی‌‌شمشیر کشتن کار اوست‌‌
  • صانع بی‌‌آلت و بی‌‌جارحه ** واهب این هدیه‌‌های رابحه‌‌
  • صد هزاران می‌‌چشاند هوش را ** که خبر نبود دو چشم و گوش را
  • باز گو ای باز عرش خوش شکار ** تا چه دیدی این زمان از کردگار 3750
  • چشم تو ادراک غیب آموخته ** چشمهای حاضران بر دوخته‌‌
  • آن یکی ماهی همی‌‌بیند عیان ** و آن یکی تاریک می‌‌بیند جهان‌‌
  • و آن یکی سه ماه می‌‌بیند به هم ** این سه کس بنشسته یک موضع نعم‌‌
  • چشم هر سه باز و گوش هر سه تیز ** در تو آویزان و از من در گریز