English    Türkçe    فارسی   

1
614-638

  • دست نه تا دست جنباند به دفع ** نطق نه تا دم زند در ضر و نفع‌‌
  • تو ز قرآن باز خوان تفسیر بیت ** گفت ایزد ما رميت إذ رمیت‌‌ 615
  • گر بپرانیم تیر آن نه ز ماست ** ما کمان و تیر اندازش خداست‌‌
  • این نه جبر این معنی جباری است ** ذکر جباری برای زاری است‌‌
  • زاری ما شد دلیل اضطرار ** خجلت ما شد دلیل اختیار
  • گر نبودی اختیار این شرم چیست ** وین دریغ و خجلت و آزرم چیست‌‌
  • زجر استادان و شاگردان چراست ** خاطر از تدبیرها گردان چراست‌‌ 620
  • ور تو گویی غافل است از جبر او ** ماه حق پنهان کند در ابر رو
  • هست این را خوش جواب ار بشنوی ** بگذری از کفر و در دین بگروی‌‌
  • حسرت و زاری گه بیماری است ** وقت بیماری همه بیداری است‌‌
  • آن زمان که می‌‌شوی بیمار تو ** می‌‌کنی از جرم استغفار تو
  • می‌‌نماید بر تو زشتی گنه ** می‌‌کنی نیت که باز آیم به ره‌‌ 625
  • عهد و پیمان می‌‌کنی که بعد از این ** جز که طاعت نبودم کار گزین‌‌
  • پس یقین گشت این که بیماری ترا ** می‌‌ببخشد هوش و بیداری ترا
  • پس بدان این اصل را ای اصل جو ** هر که را درد است او برده ست بو
  • هر که او بیدارتر پر دردتر ** هر که او آگاه‌‌تر رخ زردتر
  • گر ز جبرش آگهی زاریت کو ** بینش زنجیر جباریت کو 630
  • بسته در زنجیر چون شادی کند ** کی اسیر حبس آزادی کند
  • ور تو می‌‌بینی که پایت بسته‌‌اند ** بر تو سرهنگان شه بنشسته‌‌اند
  • پس تو سرهنگی مکن با عاجزان ** ز آن که نبود طبع و خوی عاجز آن‌‌
  • چون تو جبر او نمی‌‌بینی مگو ** ور همی‌‌بینی نشان دید کو
  • در هر آن کاری که میل استت بدان ** قدرت خود را همی‌‌بینی عیان‌‌ 635
  • و اندر آن کاری که میلت نیست ** و خواست خویش را جبری کنی کاین از خداست‌‌
  • انبیا در کار دنیا جبری‌‌اند ** کافران در کار عقبی جبری‌‌اند
  • انبیا را کار عقبی اختیار ** جاهلان را کار دنیا اختیار