English    Türkçe    فارسی   

1
917-941

  • بس گریزند از بلا سوی بلا ** بس جهند از مار سوی اژدها
  • حیله کرد انسان و حیله‌‌ش دام بود ** آن که جان پنداشت خون آشام بود
  • در ببست و دشمن اندر خانه بود ** حیله‌‌ی فرعون زین افسانه بود
  • صد هزاران طفل کشت آن کینه کش ** و آن که او می‌‌جست اندر خانه‌‌اش‌‌ 920
  • دیده‌‌ی ما چون بسی علت در اوست ** رو فنا کن دید خود در دید دوست‌‌
  • دید ما را دید او نعم العوض ** یابی اندر دید او کل غرض‌‌
  • طفل تا گیرا و تا پویا نبود ** مرکبش جز گردن بابا نبود
  • چون فضولی گشت و دست و پا نمود ** در عنا افتاد و در کور و کبود
  • جانهای خلق پیش از دست و پا ** می‌‌پریدند از وفا اندر صفا 925
  • چون به امر اهبطوا بندی شدند ** حبس خشم و حرص و خرسندی شدند
  • ما عیال حضرتیم و شیر خواه ** گفت الخلق عیال للإله‌‌
  • آن که او از آسمان باران دهد ** هم تواند کاو ز رحمت نان دهد
  • باز ترجیح‌‌نهادن شیر جهد را بر توکل‌‌
  • گفت شیر آری ولی رب العباد ** نردبانی پیش پای ما نهاد
  • پایه پایه رفت باید سوی بام ** هست جبری بودن اینجا طمع خام‌‌ 930
  • پای داری چون کنی خود را تو لنگ ** دست داری چون کنی پنهان تو چنگ‌‌
  • خواجه چون بیلی به دست بنده داد ** بی‌‌زبان معلوم شد او را مراد
  • دست همچون بیل اشارتهای اوست ** آخر اندیشی عبارتهای اوست‌‌
  • چون اشارتهاش را بر جان نهی ** در وفای آن اشارت جان دهی‌‌
  • پس اشارتهای اسرارت دهد ** بار بر دارد ز تو کارت دهد 935
  • حاملی محمول گرداند ترا ** قابلی مقبول گرداند ترا
  • قابل امر ویی قایل شوی ** وصل جویی بعد از آن واصل شوی‌‌
  • سعی شکر نعمتش قدرت بود ** جبر تو انکار آن نعمت بود
  • شکر قدرت قدرتت افزون کند ** جبر نعمت از کفت بیرون کند
  • جبر تو خفتن بود در ره مخسب ** تا نبینی آن در و درگه مخسب‌‌ 940
  • هان مخسب ای جبری بی‌‌اعتبار ** جز به زیر آن درخت میوه‌‌دار