English    Türkçe    فارسی   

2
1801-1825

  • در سجودت کاش رو گردانی‏ای ** معنی سبحان ربی دانی‏ای‏
  • کای سجودم چون وجودم ناسزا ** مر بدی را تو نکویی ده جزا
  • این زمین از حلم حق دارد اثر ** تا نجاست برد و گلها داد بر
  • تا بپوشد او پلیدیهای ما ** در عوض بر روید از وی غنچه‏ها
  • پس چو کافر دید کاو در داد و جود ** کمتر و بی‏مایه تر از خاک بود 1805
  • از وجود او گل و میوه نرست ** جز فساد جمله پاکیها نجست‏
  • گفت واپس رفته‏ام من در ذهاب ** حسرتا یا لیتنی کنت تراب‏
  • کاش از خاکی سفر نگزیدمی ** همچو خاکی دانه‏ای می‏چیدمی‏
  • چون سفر کردم مرا راه آزمود ** زین سفر کردن ره آوردم چه بود
  • ز آن همه میلش سوی خاک است کاو ** در سفر سودی نبیند پیش رو 1810
  • روی واپس کردنش آن حرص و آز ** روی در ره کردنش صدق و نیاز
  • هر گیا را کش بود میل علا ** در مزید است و حیات و در نما
  • چون که گردانید سر سوی زمین ** در کمی و خشکی و نقص و غبین‏
  • میل روحت چون سوی بالا بود ** در تزاید مرجعت آن جا بود
  • ور نگون ساری سرت سوی زمین ** آفلی حق لا یحب الآفلین‏ 1815
  • پرسیدن موسی علیه السلام از حق تعالی سر غلبه‏ی ظالمان‏
  • گفت موسی ای کریم کارساز ** ای که یک دم ذکر تو عمر دراز
  • نقش کژمژ دیدم اندر آب و گل ** چون ملایک اعتراضی کرد دل‏
  • که چه مقصود است نقشی ساختن ** و اندر او تخم فساد انداختن‏
  • آتش ظلم و فساد افروختن ** مسجد و سجده کنان را سوختن‏
  • مایه‏ی خونابه و زردآبه را ** جوش دادن از برای لابه را 1820
  • من یقین دانم که عین حکمت است ** لیک مقصودم عیان و رویت است‏
  • آن یقین می‏گویدم خاموش کن ** حرص رویت گویدم نه جوش کن‏
  • مر ملایک را نمودی سر خویش ** کاین چنین نوشی همی‏ارزد به نیش‏
  • عرضه کردی نور آدم را عیان ** بر ملایک گشت مشکلها بیان‏
  • حشر تو گوید که سر مرگ چیست ** میوه‏ها گویند سر برگ چیست‏ 1825