English    Türkçe    فارسی   

2
2058-2082

  • چون ز گرگی وارهد محرم شود ** چون سگ کهف از بنی آدم شود
  • چون ابو بکر از محمد برد بو ** گفت هذا لیس وجه کاذب‏
  • چون نبد بو جهل از اصحاب درد ** دید صد شق قمر باور نکرد 2060
  • دردمندی کش ز بام افتاد طشت ** زو نهان کردیم حق پنهان نگشت‏
  • و انکه او جاهل بد از دردش بعید ** چند بنمودند و او آن را ندید
  • آینه‏ی دل صاف باید تا در او ** واشناسی صورت زشت از نکو
  • ترک گفتن آن مرد ناصح بعد از مبالغه‏ی پند مغرور خرس را
  • آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت ** زیر لب لاحول‏گویان باز رفت‏
  • گفت چون از جد و پندم وز جدال ** در دل او بیش می‏زاید خیال‏ 2065
  • پس ره پند و نصیحت بسته شد ** امر أعرض عنهم پیوسته شد
  • چون دوایت می‏فزاید درد پس ** قصه با طالب بگو بر خوان عبس‏
  • چون که اعمی طالب حق آمده ست ** بهر فقر او را نشاید سینه خست‏
  • تو حریصی بر رشاد مهتران ** تا بیاموزند عام از سروران‏
  • احمدا دیدی که قومی از ملوک ** مستمع گشتند گشتی خوش که بوک‏ 2070
  • این رئیسان یار دین گردند خوش ** بر عرب اینها سرند و بر حبش‏
  • بگذرد این صیت از بصره و تبوک ** ز انکه الناس علی دین الملوک‏
  • زین سبب تو از ضریر مهتدی ** رو بگردانیدی و تنگ آمدی‏
  • که در این فرصت کم افتد این مناخ ** تو ز یارانی و وقت تو فراخ‏
  • مزدحم می‏گردیم در وقت تنگ ** این نصیحت می‏کنم نه از خشم و جنگ‏ 2075
  • احمدا نزد خدا این یک ضریر ** بهتر از صد قیصر است و صد وزیر
  • یاد الناس معادن هین بیار ** معدنی باشد فزون از صد هزار
  • معدن لعل و عقیق مکتنس ** بهتر است از صد هزاران کان مس‏
  • احمدا اینجا ندارد مال سود ** سینه باید پر ز عشق و درد و دود
  • اعمی روشن دل آمد در مبند ** پند او را ده که حق اوست پند 2080
  • گر دو سه ابله ترا منکر شدند ** تلخ کی گردی چو هستی کان قند
  • گر دو سه ابله ترا تهمت نهند ** حق برای تو گواهی می‏دهد