English    Türkçe    فارسی   

2
2093-2117

  • من نه گاوم تا که گوساله‏م خرد ** من نه خارم کاشتری از من چرد
  • او گمان دارد که با من جور کرد ** بلکه از آیینه‏ی من روفت گرد
  • تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس‏
  • گفت جالینوس با اصحاب خود ** مر مرا تا آن فلان دارو دهد 2095
  • پس بدو گفت آن یکی ای ذو فنون ** این دوا خواهند از بهر جنون‏
  • دور از عقل تو این دیگر مگو ** گفت در من کرد یک دیوانه رو
  • ساعتی در روی من خوش بنگرید ** چشمکم زد آستین من درید
  • گر نه جنسیت بدی در من از او ** کی رخ آوردی به من آن زشت رو
  • گر ندیدی جنس خود کی آمدی ** کی به غیر جنس خود را بر زدی‏ 2100
  • چون دو کس بر هم زند بی‏هیچ شک ** در میانشان هست قدر مشترک‏
  • کی پرد مرغی مگر با جنس خود ** صحبت ناجنس گور است و لحد
  • سبب پریدن و چریدن مرغی با مرغی که جنس او نبود
  • آن حکیمی گفت دیدم هم تکی ** در بیابان زاغ را با لکلکی‏
  • در عجب ماندم بجستم حالشان ** تا چه قدر مشترک یابم نشان‏
  • چون شدم نزدیک، من حیران و دنگ ** خود بدیدم هر دوان بودند لنگ‏ 2105
  • خاصه شهبازی که او عرشی بود ** با یکی جغدی که او فرشی بود
  • آن یکی خورشید علیین بود ** وین دگر خفاش کز سجین بود
  • آن یکی نوری ز هر عیبی بری ** وین یکی کوری گدای هر دری‏
  • آن یکی ماهی که بر پروین زند ** وین یکی کرمی که در سرگین زید
  • آن یکی یوسف رخی عیسی نفس ** وین یکی گرگی و یا خر با جرس‏ 2110
  • آن یکی پران شده در لا مکان ** وین یکی در کاهدان همچون سگان‏
  • با زبان معنوی گل با جعل ** این همی‏گوید که ای گنده بغل‏
  • گر گریزانی ز گلشن بی‏گمان ** هست آن نفرت کمال گلستان‏
  • غیرت من بر سر تو دور باش ** می‏زند کای خس از اینجا دور باش‏
  • ور بیامیزی تو با من ای دنی ** این گمان آید که از کان منی‏ 2115
  • بلبلان را جای می‏زیبد چمن ** مر جعل را در چمین خوشتر وطن‏
  • حق مرا چون از پلیدی پاک داشت ** چون سزد بر من پلیدی را گماشت‏