English    Türkçe    فارسی   

2
2928-2952

  • ز انکه بی‏حق باطلی ناید پدید ** قلب را ابله به بوی زر خرید
  • گر نبودی در جهان نقدی روان ** قلبها را خرج کردن کی توان‏
  • تا نباشد راست کی باشد دروغ ** آن دروغ از راست می‏گیرد فروغ‏ 2930
  • بر امید راست کژ را می‏خرند ** زهر در قندی رود آن گه خورند
  • گر نباشد گندم محبوب نوش ** چه برد گندم‏نمای جو فروش‏
  • پس مگو کاین جمله دمها باطلند ** باطلان بر بوی حق دام دلند
  • پس مگو جمله خیال است و ضلال ** بی‏حقیقت نیست در عالم خیال‏
  • حق شب قدر است در شبها نهان ** تا کند جان هر شبی را امتحان‏ 2935
  • نه همه شبها بود قدر ای جوان ** نه همه شبها بود خالی از آن‏
  • در میان دلق پوشان یک فقیر ** امتحان کن و آن که حق است آن بگیر
  • مومن کیس ممیز کو که تا ** باز داند هیزکان را از فتی‏
  • گر نه معیوبات باشد در جهان ** تاجران باشند جمله ابلهان‏
  • پس بود کالا شناسی سخت سهل ** چون که عیبی نیست چه نااهل و اهل‏ 2940
  • ور همه عیب است دانش سود نیست ** چون همه چوب است اینجا عود نیست‏
  • آن که گوید جمله حقند احمقی است ** و انکه گوید جمله باطل او شقی است‏
  • تاجران انبیا کردند سود ** تاجران رنگ و بو کور و کبود
  • می‏نماید مار اندر چشم مال ** هر دو چشم خویش را نیکو بمال‏
  • منگر اندر غبطه‏ی این بیع و سود ** بنگر اندر خسر فرعون و ثمود 2945
  • امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری که در وی است‏
  • اندر این گردون مکرر کن نظر ** ز انکه حق فرمود ثم ارجع بصر
  • یک نظر قانع مشو زین سقف نور ** بارها بنگر ببین هل من فطور
  • چون که گفتت کاندر این سقف نکو ** بارها بنگر چو مرد عیب جو
  • پس زمین تیره را دانی که چند ** دیدن و تمییز باید در پسند
  • تا بپالاییم صافان را ز درد ** چند باید عقل ما را رنج برد 2950
  • امتحانهای زمستان و خزان ** تاب تابستان بهار همچو جان‏
  • بادها و ابرها و برقها ** تا پدید آرد عوارض فرق‏ها