English    Türkçe    فارسی   

2
3787-3810

  • آن که بیند او مسبب را عیان ** کی نهد دل بر سببهای جهان‏
  • حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد که در بادیه تنهاش یافتند
  • زاهدی بد در میان بادیه ** در عبادت غرق چون عبادیه‏
  • حاجیان آن جا رسیدند از بلاد ** دیده‏شان بر زاهد خشک اوفتاد
  • جای زاهد خشک بود او تر مزاج ** از سموم بادیه بودش علاج‏ 3790
  • حاجیان حیران شدند از وحدتش ** و آن سلامت در میان آفتش‏
  • در نماز استاده بد بر روی ریگ ** ریگ کز تفش بجوشد آب دیگ‏
  • گفتیی سر مست در سبزه و گل است ** یا سواره بر براق و دلدل است‏
  • یا که پایش بر حریر و حله‏هاست ** یا سموم او را به از باد صباست‏
  • پس بماندند آن جماعت با نیاز ** تا شود درویش فارغ از نماز 3795
  • چون ز استغراق باز آمد فقیر ** ز آن جماعت زنده‏ای روشن ضمیر
  • دید کابش می‏چکید از دست و رو ** جامه‏اش تر بود از آثار وضو
  • پس بپرسیدش که آبت از کجاست ** دست را برداشت کز سوی شماست‏
  • گفت هر گاهی که خواهی می‏رسد ** بی‏ز جاه و بی‏ز حبل من مسد
  • مشکل ما حل کن ای سلطان دین ** تا ببخشد حال تو ما را یقین‏ 3800
  • وانما سری ز اسرارت به ما ** تا ببریم از میان زنارها
  • چشم را بگشود سوی آسمان ** که اجابت کن دعای حاجیان‏
  • رزق جویی را ز بالا خو گرم ** تو ز بالا بر گشودستی درم‏
  • ای نموده تو مکان از لامکان ** فی السماء رزقکم کرده عیان‏
  • در میان این مناجات ابر خوش ** زود پیدا شد چو پیل آب کش‏ 3805
  • همچو آب از مشک باریدن گرفت ** در گو و در غارها مسکن گرفت‏
  • ابر می‏بارید چون مشک اشکها ** حاجیان جمله گشاده مشکها
  • یک جماعت ز آن عجایب کارها ** می‏بریدند از میان زنارها
  • قوم دیگر را یقین در ازدیاد ** زین عجب و الله أعلم بالرشاد
  • قوم دیگر ناپذیرا ترش و خام ** ناقصان سرمدی تم الکلام‏ 3810