English    Türkçe    فارسی   

2
403-427

  • می‏گریست از غبن کودک های های ** کای مرا بشکسته بودی هر دو پای‏
  • کاشکی من گرد گلخن گشتمی ** بر در این خانقه نگذشتمی‏
  • صوفیان طبل خوار لقمه جو ** سگ دلان و همچو گربه روی شو 405
  • از غریو کودک آن جا خیر و شر ** گرد آمد گشت بر کودک حشر
  • پیش شیخ آمد که ای شیخ درشت ** تو یقین دان که مرا استاد کشت‏
  • گر روم من پیش او دست تهی ** او مرا بکشد اجازت می‏دهی‏
  • و آن غریمان هم به انکار و جحود ** رو به شیخ آورده کاین باری چه بود
  • مال ما خوردی مظالم می‏بری ** از چه بود این ظلم دیگر بر سری‏ 410
  • تا نماز دیگر آن کودک گریست ** شیخ دیده بست و در وی ننگریست‏
  • شیخ فارغ از جفا و از خلاف ** در کشیده روی چون مه در لحاف‏
  • با ازل خوش با اجل خوش شاد کام ** فارغ از تشنیع و گفت خاص و عام‏
  • آن که جان در روی او خندد چو قند ** از ترش رویی خلقش چه گزند
  • آن که جان بوسه دهد بر چشم او ** کی خورد غم از فلک وز خشم او 415
  • در شب مهتاب مه را بر سماک ** از سگان و عوعو ایشان چه باک‏
  • سگ وظیفه‏ی خود به جا می‏آورد ** مه وظیفه‏ی خود به رخ می‏گسترد
  • کارک خود می‏گزارد هر کسی ** آب نگذارد صفا بهر خسی‏
  • خس خسانه می‏رود بر روی آب ** آب صافی می‏رود بی‏اضطراب‏
  • مصطفی مه می‏شکافد نیم شب ** ژاژ می‏خاید ز کینه بو لهب‏ 420
  • آن مسیحا مرده زنده می‏کند ** و آن جهود از خشم سبلت می‏کند
  • بانگ سگ هرگز رسد در گوش ماه ** خاصه ماهی کاو بود خاص اله‏
  • می‏خورد شه بر لب جو تا سحر ** در سماع از بانگ چغزان بی‏خبر
  • هم شدی توزیع کودک دانگ چند ** همت شیخ آن سخا را کرد بند
  • تا کسی ندهد به کودک هیچ چیز ** قوت پیران از این بیش است نیز 425
  • شد نماز دیگر آمد خادمی ** یک طبق بر کف ز پیش حاتمی‏
  • صاحب مالی و حالی پیش پیر ** هدیه بفرستاد کز وی بد خبیر