English    Türkçe    فارسی   

3
1197-1221

  • مصطفی را وعده کرد الطاف حق ** گر بمیری تو نمیرد این سبق
  • من کتاب و معجزه‌ت را رافعم ** بیش و کم‌کن را ز قرآن مانعم
  • من ترا اندر دو عالم حافظم ** طاعنان را از حدیثت رافضم
  • کس نتاند بیش و کم کردن درو ** تو به از من حافظی دیگر مجو 1200
  • رونقت را روز روز افزون کنم ** نام تو بر زر و بر نقره زنم
  • منبر و محراب سازم بهر تو ** در محبت قهر من شد قهر تو
  • نام تو از ترس پنهان می‌گوند ** چون نماز آرند پنهان می‌شوند
  • از هراس وترس کفار لعین ** دینت پنهان می‌شود زیر زمین
  • من مناره پر کنم آفاق را ** کور گردانم دو چشم عاق را 1205
  • چاکرانت شهرها گیرند و جاه ** دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه
  • تا قیامت باقیش داریم ما ** تو مترس از نسخ دین ای مصطفی
  • ای رسول ما تو جادو نیستی ** صادقی هم‌خرقه‌ی موسیستی
  • هست قرآن مر تو را همچون عصا ** کفرها را در کشد چون اژدها
  • تو اگر در زیر خاکی خفته‌ای ** چون عصایش دان تو آنچ گفته‌ای 1210
  • قاصدان را بر عصایش دست نی ** تو بخسپ ای شه مبارک خفتنی
  • تن بخفته نور تو بر آسمان ** بهر پیکار تو زه کرده کمان
  • فلسفی و آنچ پوزش می‌کند ** قوس نورت تیردوزش می‌کند
  • آنچنان کرد و از آن افزون که گفت ** او بخفت و بخت و اقبالش نخفت
  • جان بابا چونک ساحر خواب شد ** کار او بی رونق و بی‌تاب شد 1215
  • هر دو بوسیدند گورش را و تفت ** تا بمصر از بهر آن پیگار زفت
  • چون به مصر از بهر آن کار آمدند ** طالب موسی و خانه‌ی او شدند
  • اتفاق افتاد کان روز ورود ** موسی اندر زیر نخلی خفته بود
  • پس نشان دادندشان مردم بدو ** که برو آن سوی نخلستان بجو
  • چون بیامد دید در خرمابنان ** خفته‌ای که بود بیدار جهان 1220
  • بهر نازش بسته او دو چشم سر ** عرش و فرشش جمله در زیر نظر