English    Türkçe    فارسی   

3
165-189

  • همره انفاس زشتت می‌شود ** تا به بوگیران گردون می‌رود 165
  • بوی کبر و بوی حرص و بوی آز ** در سخن گفتن بیاید چون پیاز
  • گر خوری سوگند من کی خورده‌ام ** از پیاز و سیر تقوی کرده‌ام
  • آن دم سوگند غمازی کند ** بر دماغ همنشینان بر زند
  • پس دعاها رد شود از بوی آن ** آن دل کژ می‌نماید در زبان
  • اخسا آید جواب آن دعا ** چوب رد باشد جزای هر دغا 170
  • گر حدیثت کژ بود معنیت راست ** آن کژی لفظ مقبول خداست
  • بیان آنک خطای محبان بهترست از صواب بیگانگان بر محبوب
  • آن بلال صدق در بانگ نماز ** حی را هی همی‌خواند از نیاز
  • تا بگفتند ای پیمبر راست نیست ** این خطا اکنون که آغاز بناست
  • ای نبی و ای رسول کردگار ** یک مذن کو بود افصح بیار
  • عیب باشد اول دین و صلاح ** لحن خواندن لفظ حی عل فلاح 175
  • خشم پیغامبر بجوشید و بگفت ** یک دو رمزی از عنایات نهفت
  • کای خسان نزد خدا هی بلال ** بهتر از صد حی و خی و قیل و قال
  • وا مشورانید تا من رازتان ** وا نگویم آخر و آغازتان
  • گر نداری تو دم خوش در دعا ** رو دعا می‌خواه ز اخوان صفا
  • امر حق به موسی علیه السلام که مرا به دهانی خوان کی بدان دهان گناه نکرده‌ای
  • گفت ای موسی ز من می‌جو پناه ** با دهانی که نکردی تو گناه 180
  • گفت موسی من ندارم آن دهان ** گفت ما را از دهان غیر خوان
  • از دهان غیر کی کردی گناه ** از دهان غیر بر خوان کای اله
  • آنچنان کن که دهانها مر ترا ** در شب و در روزها آرد دعا
  • از دهانی که نکردستی گناه ** و آن دهان غیر باشد عذر خواه
  • یا دهان خویشتن را پاک کن ** روح خود را چابک و چالاک کن 185
  • ذکر حق پاکست چون پاکی رسید ** رخت بر بندد برون آید پلید
  • می‌گریزد ضدها از ضدها ** شب گریزد چون بر افروزد ضیا
  • چون در آید نام پاک اندر دهان ** نه پلیدی ماند و نه اندهان
  • بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است
  • آن یکی الله می‌گفتی شبی ** تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی