English    Türkçe    فارسی   

3
1845-1869

  • کین چه شاید بود وا پرسم ازو ** که چه می‌سازی ز حلقه تو بتو 1845
  • باز با خود گفت صبر اولیترست ** صبر تا مقصود زوتر رهبرست
  • چون نپرسی زودتر کشفت شود ** مرغ صبر از جمله پران‌تر بود
  • ور بپرسی دیرتر حاصل شود ** سهل از بی صبریت مشکل شود
  • چونک لقمان تن بزد هم در زمان ** شد تمام از صنعت داود آن
  • پس زره سازید و در پوشید او ** پیش لقمان کریم صبرخو 1850
  • گفت این نیکو لباسست ای فتی ** درمصاف و جنگ دفع زخم را
  • گفت لقمان صبر هم نیکو دمیست ** که پناه و دافع هر جا غمیست
  • صبر را با حق قرین کرد ای فلان ** آخر والعصر را آگه بخوان
  • صد هزاران کیمیا حق آفرید ** کیمیایی همچو صبر آدم ندید
  • بقیه‌ی حکایت نابینا و مصحف
  • مرد مهمان صبرکرد و ناگهان ** کشف گشتش حال مشکل در زمان 1855
  • نیم‌شب آواز قرآن را شنید ** جست از خواب آن عجایب را بدید
  • که ز مصحف کور می‌خواندی درست ** گشت بی‌صبر و ازو آن حال جست
  • گفت آیا ای عجب با چشم کور ** چون همی‌خوانی همی‌بینی سطور
  • آنچ می‌خوانی بر آن افتاده‌ای ** دست را بر حرف آن بنهاده‌ای
  • اصبعت در سیر پیدا می‌کند ** که نظر بر حرف داری مستند 1860
  • گفت ای گشته ز جهل تن جدا ** این عجب می‌داری از صنع خدا
  • من ز حق در خواستم کای مستعان ** بر قرائت من حریصم همچو جان
  • نیستم حافظ مرا نوری بده ** در دو دیده وقت خواندن بی‌گره
  • باز ده دو دیده‌ام را آن زمان ** که بگیرم مصحف و خوانم عیان
  • آمد از حضرت ندا کای مرد کار ** ای بهر رنجی به ما اومیدوار 1865
  • حسن ظنست و امیدی خوش ترا ** که ترا گوید بهر دم برتر آ
  • هر زمان که قصد خواندن باشدت ** یا ز مصحفها قرائت بایدت
  • من در آن دم وا دهم چشم ترا ** تا فرو خوانی معظم جوهرا
  • همچنان کرد و هر آنگاهی که من ** وا گشایم مصحف اندر خواندن