English    Türkçe    فارسی   

3
2145-2169

  • تن چو اسمعیل و جان همچون خلیل ** کرد جان تکبیر بر جسم نبیل 2145
  • گشت کشته تن ز شهوتها و آز ** شد به بسم الله بسمل در نماز
  • چون قیامت پیش حق صفها زده ** در حساب و در مناجات آمده
  • ایستاده پیش یزدان اشک‌ریز ** بر مثال راست‌خیز رستخیز
  • حق همی‌گوید چه آوردی مرا ** اندرین مهلت که دادم من ترا
  • عمر خود را در چه پایان برده‌ای ** قوت و قوت در چه فانی کرده‌ای 2150
  • گوهر دیده کجا فرسوده‌ای ** پنج حس را در کجا پالوده‌ای
  • چشم و هوش و گوش و گوهرهای عرش ** خرج کردی چه خریدی تو ز فرش
  • دست و پا دادمت چون بیل و کلند ** من ببخشیدم ز خود آن کی شدند
  • همچنین پیغامهای دردگین ** صد هزاران آید از حضرت چنین
  • در قیام این گفتها دارد رجوع. **. وز خجالت شد دو تا او در رکوع 2155
  • قوت استادن از خجلت نماند ** در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
  • باز فرمان می‌رسد بردار سر ** از رکوع و پاسخ حق بر شمر
  • سر بر آرد از رکوع آن شرمسار ** باز اندر رو فتد آن خام‌کار
  • باز فرمان آیدش بردار سر ** از سجود و وا ده از کرده خبر
  • سر بر آرد او دگر ره شرمسار ** اندر افتد باز در رو همچو مار 2160
  • باز گوید سر بر آر و باز گو ** که بخواهم جست از تو مو بمو
  • قوت پا ایستادن نبودش ** که خطاب هیبتی بر جان زدش
  • پس نشیند قعده زان بار گران ** حضرتش گوید سخن گو با بیان
  • نعمتت دادم بگو شکرت چه بود ** دادمت سرمایه هین بنمای سود
  • رو بدست راست آرد در سلام ** سوی جان انبیا و آن کرام 2165
  • یعنی ای شاهان شفاعت کین لیم ** سخت در گل ماندش پای و گلیم
  • بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن
  • انبیا گویند روز چاره رفت ** چاره آنجا بود و دست‌افزار زفت
  • مرغ بی‌هنگامی ای بدبخت رو ** ترک ما گو خون ما اندر مشو
  • رو بگرداند به سوی دست چپ ** در تبار و خویش گویندش که خپ