English    Türkçe    فارسی   

3
2160-2184

  • سر بر آرد او دگر ره شرمسار ** اندر افتد باز در رو همچو مار 2160
  • باز گوید سر بر آر و باز گو ** که بخواهم جست از تو مو بمو
  • قوت پا ایستادن نبودش ** که خطاب هیبتی بر جان زدش
  • پس نشیند قعده زان بار گران ** حضرتش گوید سخن گو با بیان
  • نعمتت دادم بگو شکرت چه بود ** دادمت سرمایه هین بنمای سود
  • رو بدست راست آرد در سلام ** سوی جان انبیا و آن کرام 2165
  • یعنی ای شاهان شفاعت کین لیم ** سخت در گل ماندش پای و گلیم
  • بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن
  • انبیا گویند روز چاره رفت ** چاره آنجا بود و دست‌افزار زفت
  • مرغ بی‌هنگامی ای بدبخت رو ** ترک ما گو خون ما اندر مشو
  • رو بگرداند به سوی دست چپ ** در تبار و خویش گویندش که خپ
  • هین جواب خویش گو با کردگار ** ما کییم ای خواجه دست از ما بدار 2170
  • نه ازین سو نه از آن سو چاره شد ** جان آن بیچاره‌دل صد پاره شد
  • از همه نومید شد مسکین کیا ** پس برآرد هر دو دست اندر دعا
  • کز همه نومید گشتم ای خدا ** اول و آخر توی و منتها
  • در نماز این خوش اشارتها ببین ** تا بدانی کین بخواهد شد یقین
  • بچه بیرون آر از بیضه نماز ** سر مزن چون مرغ بی تعظیم و ساز 2175
  • شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
  • آن دقوقی در امامت کرد ساز ** اندر آن ساحل در آمد در نماز
  • و آن جماعت در پی او در قیام ** اینت زیبا قوم و بگزیده امام
  • ناگهان چشمش سوی دریا فتاد ** چون شنید از سوی دریا داد داد
  • در میان موج دید او کشتیی ** در قضا و در بلا و زشتیی
  • هم شب و هم ابر و هم موج عظیم ** این سه تاریکی و از غرقاب بیم 2180
  • تند بادی همچو عزرائیل خاست ** موجها آشوفت اندر چپ و راست
  • اهل کشتی از مهابت کاسته ** نعره وا ویلها برخاسته
  • دستها در نوحه بر سر می‌زدند ** کافر و ملحد همه مخلص شدند
  • با خدا با صد تضرع آن زمان ** عهدها و نذرها کرده بجان