English    Türkçe    فارسی   

3
2343-2367

  • هر جفا که بعد از آنش می‌رسید ** او بدان قوت بشادی می‌کشید
  • همچنانک ذوق آن بانگ الست ** در دل هر مومنی تا حشر هست
  • تا نباشد در بلاشان اعتراض ** نه ز امر و نهی حقشان انقباض 2345
  • لقمه‌ی حکمی که تلخی می‌نهد ** گلشکر آن را گوارش می‌دهد
  • گلشکر آن را که نبود مستند ** لقمه را ز انکار او قی می‌کند
  • هر که خوابی دید از روز الست ** مست باشد در ره طاعات مست
  • می‌کشد چون اشتر مست این جوال ** بی فتور و بی گمان و بی ملال
  • کفک تصدیقش بگرد پوز او ** شد گواه مستی و دلسوز او 2350
  • اشتر از قوت چو شیر نر شده ** زیر ثقل بار اندک‌خور شده
  • ز آرزوی ناقه صد فاقه برو ** می‌نماید کوه پیشش تار مو
  • در الست آنکو چنین خوابی ندید ** اندرین دنیا نشد بنده و مرید
  • ور بشد اندر تردد صد دله ** یک زمان شکرستش و سالی گله
  • پای پیش و پای پس در راه دین ** می‌نهد با صد تردد بی یقین 2355
  • وام‌دار شرح اینم نک گرو ** ور شتابستت ز الم نشرح شنو
  • چون ندارد شرح این معنی کران ** خر به سوی مدعی گاو ران
  • گفت کورم خواند زین جرم آن دغا ** بس بلیسانه قیاسست ای خدا
  • من دعا کورانه کی می‌کرده‌ام ** جز به خالق کدیه کی آورده‌ام
  • کور از خلقان طمع دارد ز جهل ** من ز تو کز تست هر دشوار سهل 2360
  • آن یکی کورم ز کوران بشمرید ** او نیاز جان و اخلاصم ندید
  • کوری عشقست این کوری من ** حب یعمی و یصمست ای حسن
  • کورم از غیر خدا بینا بدو ** مقتضای عشق این باشد نکو
  • تو که بینایی ز کورانم مدار ** دایرم برگرد لطفت ای مدار
  • آنچنانک یوسف صدیق را ** خواب بنمودی و گشتش متکا 2365
  • مر مرا لطف تو هم خوابی نمود ** آن دعای بی‌حدم بازی نبود
  • می‌نداند خلق اسرار مرا ** ژاژ می‌دانند گفتار مرا