English    Türkçe    فارسی   

3
2517-2541

  • انبیا در قطع اسباب آمدند ** معجزات خویش بر کیوان زدند
  • بی‌سبب مر بحر را بشکافتند ** بی زراعت چاش گندم یافتند
  • ریگها هم آرد شد از سعیشان ** پشم بز ابریشم آمد کش‌کشان
  • جمله قرآن هست در قطع سبب ** عز درویش و هلاک بولهب 2520
  • مرغ بابیلی دو سه سنگ افکند ** لشکر زفت حبش را بشکند
  • پیل را سوراخ سوراخ افکند ** سنگ مرغی کو به بالا پر زند
  • دم گاو کشته بر مقتول زن ** تا شود زنده همان دم در کفن
  • حلق‌ببریده جهد از جای خویش ** خون خود جوید ز خون‌پالای خویش
  • همچنین ز آغاز قرآن تا تمام ** رفض اسبابست و علت والسلام 2525
  • کشف این نه از عقل کارافزا شود ** بندگی کن تا ترا پیداشود
  • بند معقولات آمد فلسفی ** شهسوار عقل عقل آمد صفی
  • عقل عقلت مغز و عقل تست پوست ** معده‌ی حیوان همیشه پوست‌جوست
  • مغزجوی از پوست دارد صد ملال ** مغز نغزان را حلال آمد حلال
  • چونک قشر عقل صد برهان دهد ** عقل کل کی گام بی ایقان نهد 2530
  • عقل دفترها کند یکسر سیاه ** عقل عقل آفاق دارد پر ز ماه
  • از سیاهی و سپیدی فارغست ** نور ماهش بر دل و جان بازغست
  • این سیاه و این سپید ار قدر یافت ** زان شب قدرست کاختروار تافت
  • قیمت همیان و کیسه از زرست ** بی ز زر همیان و کیسه ابترست
  • همچنانک قدر تن از جان بود ** قدر جان از پرتو جانان بود 2535
  • گر بدی جان زنده بی پرتو کنون ** هیچ گفتی کافران را میتون
  • هین بگو که ناطقه جو می‌کند ** تا به قرنی بعد ما آبی رسد
  • گرچه هر قرنی سخن‌آری بود ** لیک گفت سالفان یاری بود
  • نه که هم توریت و انجیل و زبور ** شد گواه صدق قرآن ای شکور
  • روزی بی‌رنج جو و بی‌حساب ** کز بهشتت آورد جبریل سیب 2540
  • بلک رزقی از خداوند بهشت ** بی‌صداع باغبان بی رنج کشت