English    Türkçe    فارسی   

3
2707-2731

  • آن طبیبان را بود بولی دلیل ** وین دلیل ما بود وحی جلیل
  • دست‌مزدی می نخواهیم از کسی ** دست‌مزد ما رسد از حق بسی
  • هین صلا بیماری ناسور را ** داروی ما یک بیک رنجور را
  • معجزه خواستن قوم از پیغامبران
  • قوم گفتند ای گروه مدعی ** کو گواه علم طب و نافعی 2710
  • چون شما بسته همین خواب و خورید ** همچو ما باشید در ده می‌چرید
  • چون شما در دام این آب و گلید ** کی شما صیاد سیمرغ دلید
  • حب جاه و سروری دارد بر آن ** که شمارد خویش از پیغامبران
  • ما نخواهیم این چنین لاف و دروغ ** کردن اندر گوش و افتادن بدوغ
  • انبیا گفتند کین زان علتست ** مایه‌ی کوری حجاب ریتست 2715
  • دعوی ما را شنیدیت و شما ** می‌نبینید این گهر در دست ما
  • امتحانست این گهر مر خلق را ** ماش گردانیم گرد چشمها
  • هر که گوید کو گوا گفتش گواست ** کو نمی‌بیند گهر حبس عماست
  • آفتابی در سخن آمد که خیز ** که بر آمد روز بر جه کم ستیز
  • تو بگویی آفتابا کو گواه ** گویدت ای کور از حق دیده خواه 2720
  • روز روشن هر که او جوید چراغ ** عین جستن کوریش دارد بلاغ
  • ور نمی‌بینی گمانی برده‌ای ** که صباحست و تو اندر پرده‌ای
  • کوری خود را مکن زین گفت فاش ** خامش و در انتظار فضل باش
  • در میان روز گفتن روز کو ** خویش رسوا کردنست ای روزجو
  • صبر و خاموشی جذوب رحمتست ** وین نشان جستن نشان علتست 2725
  • انصتوا بپذیر تا بر جان تو ** آید از جانان جزای انصتوا
  • گر نخواهی نکس پیش این طبیب ** بر زمین زن زر و سر را ای لبیب
  • گفت افزون را تو بفروش و بخر ** بذل جان و بذل جاه و بذل زر
  • تا ثنای تو بگوید فضل هو ** که حسد آرد فلک بر جاه تو
  • چون طبیبان را نگه دارید دل ** خود ببینید و شوید ازخود خجل 2730
  • دفع این کوری بدست خلق نیست ** لیک اکرام طبیبان از هدیست