English    Türkçe    فارسی   

3
2722-2746

  • ور نمی‌بینی گمانی برده‌ای ** که صباحست و تو اندر پرده‌ای
  • کوری خود را مکن زین گفت فاش ** خامش و در انتظار فضل باش
  • در میان روز گفتن روز کو ** خویش رسوا کردنست ای روزجو
  • صبر و خاموشی جذوب رحمتست ** وین نشان جستن نشان علتست 2725
  • انصتوا بپذیر تا بر جان تو ** آید از جانان جزای انصتوا
  • گر نخواهی نکس پیش این طبیب ** بر زمین زن زر و سر را ای لبیب
  • گفت افزون را تو بفروش و بخر ** بذل جان و بذل جاه و بذل زر
  • تا ثنای تو بگوید فضل هو ** که حسد آرد فلک بر جاه تو
  • چون طبیبان را نگه دارید دل ** خود ببینید و شوید ازخود خجل 2730
  • دفع این کوری بدست خلق نیست ** لیک اکرام طبیبان از هدیست
  • این طبیبان را به جان بنده شوید ** تا به مشک و عنبر آکنده شوید
  • متهم داشتن قوم انبیا را
  • قوم گفتند این همه زرقست و مکر ** کی خدا نایب کند از زید و بکر
  • هر رسول شاه باید جنس او ** آب و گل کو خالق افلاک کو
  • مغز خر خوردیم تا ما چون شما ** پشه را داریم همراز هما 2735
  • کو هما کو پشه کو گل کو خدا ** ز آفتاب چرخ چه بود ذره را
  • این چه نسبت این چه پیوندی بود ** تاکه در عقل و دماغی در رود
  • حکایت خرگوشان کی خرگوشی راپیش پیل فرستادند کی بگو کی من رسول ماه آسمانم پیش تو کی ازین چشمه آب حذر کن چنانک در کتاب کلیله تمام گفته است
  • این بدان ماند که خرگوشی بگفت ** من رسول ماهم و با ماه جفت
  • کز رمه‌ی پیلان بر آن چشمه‌ی زلال ** جمله نخجیران بدند اندر وبال
  • جمله محروم و ز خوف از چشمه دور ** حیله‌ای کردند چون کم بود زور 2740
  • از سر که بانگ زد خرگوش زال ** سوی پیلان در شب غره‌ی هلال
  • که بیا رابع عشر ای شاه‌پیل ** تا درون چشمه یابی این دلیل
  • شاه‌پیلا من رسولم پیش بیست ** بر رسولان بند و زجر و خشم نیست
  • ماه می‌گوید که ای پیلان روید ** چشمه آن ماست زین یکسو شوید
  • ورنه منتان کور گردانم ستم ** گفتم از گردن برون انداختم 2745
  • ترک این چشمه بگویید و روید ** تا ز زخم تیغ مه آمن شوید