English    Türkçe    فارسی   

3
3274-3298

  • مر مرا محروم کردن زین مراد ** لایق لطفت نباشد ای جواد
  • این زمان قایم مقام حق توی ** یاس باشد گر مرا مانع شوی 3275
  • گفت موسی یا رب این مرد سلیم ** سخره کردستش مگر دیو رجیم
  • گر بیاموزم زیان‌کارش بود ** ور نیاموزم دلش بد می‌شود
  • گفت ای موسی بیاموزش که ما ** رد نکردیم از کرم هرگز دعا
  • گفت یا رب او پشیمانی خورد ** دست خاید جامه‌ها را بر درد
  • نیست قدرت هر کسی را سازوار ** عجز بهتر مایه‌ی پرهیزکار 3280
  • فقر ازین رو فخر آمد جاودان ** که به تقوی ماند دست نارسان
  • زان غنا و زان غنی مردود شد ** که ز قدرت صبرها بدرود شد
  • آدمی را عجز و فقر آمد امان ** از بلای نفس پر حرص و غمان
  • آن غم آمد ز آرزوهای فضول ** که بدان خو کرده است آن صید غول
  • آرزوی گل بود گل‌خواره را ** گلشکر نگوارد آن بیچاره را 3285
  • وحی آمدن از حق تعالی به موسی کی بیاموزش چیزی کی استدعا کند یا بعضی از آن
  • گفت یزدان تو بده بایست او ** برگشا در اختیار آن دست او
  • اختیار آمد عبادت را نمک ** ورنه می‌گردد بناخواه این فلک
  • گردش او را نه اجر و نه عقاب ** که اختیار آمد هنر وقت حساب
  • جمله عالم خود مسبح آمدند ** نیست آن تسبیح جبری مزدمند
  • تیغ در دستش نه از عجزش بکن ** تا که غازی گردد او یا راه‌زن 3290
  • زانک کرمنا شد آدم ز اختیار ** نیم زنبور عسل شد نیم مار
  • مومنان کان عسل زنبوروار ** کافران خود کان زهری همچو مار
  • زانک مومن خورد بگزیده نبات ** تا چو نحلی گشت ریق او حیات
  • باز کافر خورد شربت از صدید ** هم ز قوتش زهر شد در وی پدید
  • اهل الهام خدا عین الحیات ** اهل تسویل هوا سم الممات 3295
  • در جهان این مدح و شاباش و زهی ** ز اختیارست و حفاظ آگهی
  • جمله رندان چونک در زندان بوند ** متقی و زاهد و حق‌خوان شوند
  • چونک قدرت رفت کاسد شد عمل ** هین که تا سرمایه نستاند اجل