English    Türkçe    فارسی   

3
3305-3329

  • بامدادان از برای امتحان ** ایستاد او منتظر بر آستان 3305
  • خادمه سفره بیفشاند و فتاد ** پاره‌ای نان بیات آثار زاد
  • در ربود آن را خروسی چون گرو ** گفت سگ کردی تو بر ما ظلم رو
  • دانه‌ی گندم توانی خورد و من ** عاجزم در دانه خوردن در وطن
  • گندم و جو را و باقی حبوب ** می‌توانی خورد و من نه ای طروب
  • این لب نانی که قسم ماست نان ** می‌ربایی این قدر را از سگان 3310
  • جواب خروس سگ را
  • پس خروسش گفت تن زن غم مخور ** که خدا بدهد عوض زینت دگر
  • اسپ این خواجه سقط خواهد شدن ** روز فردا سیر خور کم کن حزن
  • مر سگان را عید باشد مرگ اسپ ** روزی وافر بود بی جهد و کسپ
  • اسپ را بفروخت چون بشنید مرد ** پیش سگ شد آن خروسش روی‌زرد
  • روز دیگر همچنان نان را ربود ** آن خروس و سگ برو لب بر گشود 3315
  • کای خروس عشوه‌ده چند این دروغ ** ظالمی و کاذبی و بی فروغ
  • اسپ کش گفتی سقط گردد کجاست ** کور اخترگوی و محرومی ز راست
  • گفت او را آن خروس با خبر ** که سقط شد اسپ او جای دگر
  • اسپ را بفروخت و جست او از زیان ** آن زیان انداخت او بر دیگران
  • لیک فردا استرش گردد سقط ** مر سگان را باشد آن نعمت فقط 3320
  • زود استر را فروشید آن حریص ** یافت از غم وز زیان آن دم محیص
  • روز ثالث گفت سگ با آن خروس ** ای امیر کاذبان با طبل و کوس
  • گفت او بفروخت استر را شتاب ** گفت فردایش غلام آید مصاب
  • چون غلام او بمیرد نانها ** بر سگ و خواهنده ریزند اقربا
  • این شنید و آن غلامش را فروخت ** رست از خسران و رخ را بر فروخت 3325
  • شکرها می‌کرد و شادیها که من ** رستم از سه واقعه اندر زمن
  • تا زبان مرغ و سگ آموختم ** دیده‌ی س القضا را دوختم
  • روز دیگر آن سگ محروم گفت ** کای خروس ژاژخا کو طاق و جفت
  • خجل گشتن خروس پیش سگ به سبب دروغ شدن در آن سه وعده
  • چند چند آخر دروغ و مکر تو ** خود نپرد جز دروغ از وکر تو